Senses Cultural: مرگ پروفسور مریم میرزاخانی خبری دردناک و تکاندهنده برای جامعه علمی ایران و جهان است. طبیعت جهان البته با زندگی و مرگ در هم آمیخته است، اما مرگهایی اینچنین، آن هم در سنی که آدمی گمان میکند حداقل به همین اندازه باید استمرار یابد، انصافا تکاندهنده و ترسناک است. اگر زندگی مریم میرزاخانی را به چند دوره تقسیم کنیم، او از زمانی که خود را شناخت و گام در وادی تحقیق وعلم نهاد تا روزی که دل به دیار باقی داد، شاید ۲۵ سال هم نشده باشد و این زمان برای آدمی با این اندازه از دانش و توانایی و ظرفیت علمی واقعا زمانی کم است. آدمیانی چنین باید عمری بیش از ۸۰ سال داشته باشند تا رضایت خود و جهانیان را از بودشان در این هسته رقم زنند.
اگر از منظری دیگر به توفیق خانم میرزاخانی نظر کنیم در خواهیم یافت که او در رشتهای به بالاترین درجه علمی در جهان رسید که عموما به رشتهای مردانه شهرت یافته است. او اما ثابت کرد که تحصیل علم و نبوغ در یک رشته جنسیت بردار نیست. به همین دلیل مرگ او آن هم در این سن خبری مهم برای ایرانیان و حتی جهانیان بود، به نحوی که رسانههای عمده جهان خبر درگذشت مریم میرزاخانی را با عناوینی چون “مرگ نابغه ریاضی” پوشش دادهاند. گستره واکنشها به درگذشت مریم میرزاخانی به قدری بوده که نام او (به انگلیسی) به یکی از ده موضوع مهم توییتر در سراسر جهان بدل شد.
خبر بستری شدن خانم میرزاخانی را یکی از نزدیکان ایشان چند روز قبل به سایت احساسات فرهنگی خبر داده بود و گفت که اوضاع ایشان بسیار نگران کننده است تا اینکه خبر درگذشتش را نیز یکی از نزدیکان انتشارداد و گفت که خانم میرزاخانی در بیمارستانی در کالیفرنیا درگذشته است. خانم میرزاخانی به تازگی به عضویت فرهنگستان هنر و علوم آمریکا در آمده بود.او یک سال پیش هم عضو فرهنگستان ملی علوم آمریکا شده بود. مریم میرزاخانی از چند سال پیش به سرطان مبتلا شده بود.
او با یان ووندارک، ریاضیدان و استادیار دانشگاه استنفورد ازدواج کرده بود و دختر آنها، آناهیتا، شش ساله است.
بنیاد Senses Cultural بعدها با پدر بزرگوارشان در موسسه رعد الغدیر نیز برای برخی پروژههای مشترک همکاریها و هماهنگی هایی نیز داشت. با تسلیت درگذشت این نابغه ریاضی متنی را درباره توفیقهای او با هم مرور میکنیم.
چیرهدست در گستره قابل توجهی از تکنیکها و حوزههای متفاوت ریاضی، او تجسم ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی، بلندپروازی جسورانه، بینش وسیع و کنجکاوی ژرف.” *
این توصیف رسمی کمیته ‘مدال فیلدز’ از مریم میرزاخانی بود؛ ریاضیدان ایرانی و استاد دانشگاه استنفورد که این جایزه مهم، مشهور به ‘نوبل ریاضیات’ را به دست آورد.
مریم میرزاخانی، نابغه چهل ساله، سه سال بعد از دریافت آن جایزه چشم از جهان فروبست. او که یک دختر کوچک داشت، چند سال با سرطان مبارزه میکرد.
خانم میرزاخانی در دانشگاه صنعتی شریف تهران، و سپس دانشگاه هاروارد، در آمریکا تحصیل کرده بود و در ۳۱ سالگی به استادی و بالاترین درجه دانشگاهی رسید.
مدال فیلدز بالاترین جایزهای است که یک ریاضیدان میتواند دریافت کند. او نخستین زنی است که از آغاز اهدای مدال فیلدز و تاریخ ٧٨ ساله آن، به این مدال دست یافت.
پروفسور فرانسس کروان، استاد دانشگاه آکسفورد و از اعضای کمیته انتخاب مدال فیلدز، در گفتوگویی با بیبیسی ابراز امیدواری کرده بود که مدال میرزاخانی الهامبخش دیگران شود و دختران و زنان بیشتری با باور به تواناییهای خودشان به ریاضی، که گاه ‘حوزهای مردانه’ قلمداد شده است، جذب شوند.
مریم میرزاخانی نفر سوم از سمت راست – عکس متعلق به سال ١٣٧٤
بهرنگ نوحی، استاد ریاضی دانشگاه کویین مری لندن، وقتی مریم میرزاخانی دوم دبیرستان بود در یک دوره حل مساله المپیاد به او و چند نفر دیگر درس میداد.
آقای نوحی گفت: “از همان زمان مشخص بود که مریم میرزاخانی و دوستش رویا بهشتی جزو بهترینها هستند.”
او میگوید: “به محض اینکه در هاروارد شروع کرد مشخص بود که کارش خوب است. مشخص بود که تز دکترایش یک تز انقلابی است.”
به گفته بهرنگ نوحی، مریم میرزاخانی اولین دختری بود که به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت.
مریم میرزاخانی همچنین اولین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت. اولین کسی که دو سال مدال طلا گرفت و اولین فردی بود که در آزمون المپیاد ریاضی نمره کامل گرفت.
خانم میرزاخانی چند سال پیش و در مصاحبه با وبسایت انستیتوی ریاضی کلی، گفته بود که در کودکی آرزو داشت نویسنده شود.
او گفت: “وقتی که بچه بودم رویایم این بود که نویسنده شوم. هیجانانگیزترین لحظاتم را به خواندن رمان میگذراندم، در واقع هر چیزی را به دستم میرسید میخواندم.”
او در آن مصاحبه خود را ‘خوششانس’ توصیف کرد: وقتی دوره ابتدایی را تمام میکرد جنگ ایران و عراق به پایان رسید، به مدرسه فرزانگان (زیر نظر سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان) رفت و خانوادهاش از او حمایت میکرد.
علاقه اولیه او به علوم از طریق برادر بزرگترش ایجاد شد و بعدتر در دبیرستان این علاقه بر ریاضیات متمرکز شد. مریم میرزاخانی در دوره المپیاد به حل مسائلی دشوارتر پرداخت اما به گفته خودش مهمتر از آن، ورودش به دانشگاه شریف و آشنایی با استادان و دانشجویان دیگر بود.
مریم میرزاخانی میگوید: “هرچه بیشتر وقت روی ریاضی میگذاشتم، بیشتر به ذوق میآمدم.”
او پس از پایان تحصیلاتش در دانشگاه صنعتی شریف تهران به آمریکا رفت و دکترای خود را در دانشگاه هاروارد گرفت.
مریم میرزاخانی در ٣١ سالگی و در دانشگاه استنفورد به عالیترین جایگاه دانشگاهی و مقام استادی رسید.
او پیش از تدریس در دانشگاه استنفورد، مدتی نیز در دانشگاه پرینستون درس میداد.
پیش از اینکه مدال فیلدز به مریم میرزاخانی تعلق بگیرد، او به چند جایزه و افتخار دیگر در حوزه ریاضی رسیده بود.
رامین تکلو، استاد ریاضی دانشگاه ایلینوی شیکاگو، به بیبیسی فارسی گفت: “مریم میرزاخانی حتی بدون گرفتن فیلدز هم در میان معروفترین ریاضیدانان جهان بوده است.”
در بیانیه مطبوعاتی مدال فیلدز آمده بود: “اغلب به نظر میرسد که به خاطر پیچیدگیها و ناهمگنیهای فضاهای مدولی، این غیرممکن است که بشود مستقیم روی آنها کار کرد. اما نه برای میرزاخانی. او شهود هندسی قویای دارد که به کمک آن میتواند مستقیما با هندسه فضاهای مدولی دست و پنجه نرم کند.”
ارتباط دادن چند حوزه مختلف ریاضی به یکدیگر به عنوان یکی از دستاوردهای علمی مریم میرزاخانی ذکر شده است.
بهرنگ نوحی، استاد دانشگاه کویین مری، درباره اهمیت کار علمی مریم میرزاخانی میگوید: “نه فقط مسائلی که حل کرده مسائل مهمی هستند، بلکه روشهایی که برای حل آنها ابداع کرده به دیگر ریاضیدانها ابزار و دیدگاههای خوبی برای حل مسائل دیگر میدهد.”
مریم میرزاخانی در مصاحبه خود با کلی گفته بود: “بدون علاقه داشتن به ریاضی ممکن است آن را سرد و بیهوده بیابید. اما زیبایی ریاضیات خود را تنها به شاگردان صبور نشان میدهد.”
“پرارزشترین بخش [مطالعه ریاضی] لحظهای است که میگویی ‘آها!’. ذوق کشف و لذت فهمیدن چیزی جدید. احساس ایستادن بالای یک بلندی و رسیدن به دیدی شفاف و واضح.”