تازه‌های احساسات فرهنگی






آخرين اخبار و رويداد‌ها




گفت‌وگو با رئیس انجمن هنرمندان نقاش

Mozaffariمعصومه مظفری ، رئیس انجمن هنرمندان نقاش در این گفت و گو از تحولات چندین ساله این انجمن می‌گوید.

به  گزارش سایت احساسات فرهنگی این تحولات نمایی است از تلاش‌ها زمین خوردن‌ها و بلند شدن‌ها در حوزه هنرهای تجسمی که بخشی از تاریخ ناگفته فعالیت‌ای پشت صحنه فعالان آن است که خواندن آن درکی عمیق‌تر به آنهایی خواهد داد که دغدغه مند رشد و تعالی این هنرند. این گفت وگو را بخوانید.

«خانه لُرزاده» در محلی به‌نام «خانه هنرمندان٢»، انجمن نقاشان را در خود جای داده است؛ انجمنی با حدود هزار عضو که معصومه مظفری ریاست آن را برعهده دارد. در میان اهالی هنر، به‌ویژه نقاشان، درباره انجمن، حرف‌وحدیث بسیار است.
اهالی هنر، در مقابل انجمن اغلب سازِ مخالف می‌زنند. به این بهانه با معصومه مظفری گفت‌وگو کردیم تا حرف‌های انجمن را نیز بشنویم. با همه کاستی‌ها، مشکلات، کم‌کاری‌ها و… ، معصومه مظفری، که خود نقاش و مدرسِ تأثیرگذاری هم هست، با عشق، صبوری، امید و تلاشی سرشار، میدان را خالی نکرده و امیدوار است به بهترشدن، تغییر و برآمدن سپیده در صبحی نزدیک.

تأسیس انجمن به چه صورت و در چه سال‌هایی اتفاق افتاد؟
انجمن‌ها  از جمله انجمن نقاشان، مجسمه‌سازان و طراحان گرافیک در دهه ٧٠ شکل گرفتند، برای این منظور به فضای فرهنگی و اجتماعی مناسبی نیاز بود تا انجمن‌ها شکل بگیرند. هیأت ‌مؤسس انجمن، درواقع دو، سه نسل از نقاشان را کنار هم جمع کرد تا فکری را که سال‌ها در ذهن خیلی‌ها بود و عملی نمی‌شد به اجرا دربیاورند.
ایده شکل‌گیری انجمن مربوط‌به قبل از انقلاب بود یا بعد از آن؟
اگر هم فکری در گذشته بود، بعد از انقلاب و در دهه ٧٠ توانست به‌وقوع بپیوندد. این کار با حمایت‌های دولت وقت آن زمان و موزه هنرهای معاصر که ریاست آن با آقای سمیع‌آذر بود و حضور و حمایت‌های هنرمندان تأثیرگذار، به نتیجه رسید. بعد از آن پنج دوره را پشتِ‌‌سر گذاشتیم و الان در دوره ششم هستیم. انتخابات در مجمع صورت می‌گیرد و اعضا می‌توانند به کسی که می‌خواهند، رأی بدهند و هر شخص می‌تواند دو دوره متوالی در هیأت‌مدیره حضور داشته باشد. شورای مؤسس، اساسنامه را نوشتند، در مجمع عمومی اول به تصویب رساندند، انجمن را ثبت کردند و بعد آیین‌نامه‌های اجرایی نوشته شد. در اساسنامه کمیته‌هایی در نظر گرفته شده است مانند آموزش، نمایشگاه‌ها، رفاه، انتشارات، کارشناسی و ارزیابی آثار هنری و بعد از دوره‌ای نقاشی دیواری هم به این کمیته‌ها اضافه شد. هرکدام از اعضای هیأت‌مدیره رابط یک کمیته است و بعد از اعضا دعوت می‌شود در آن کمیته‌ها شروع به کار کنند. من به یاد می‌آورم در سال‌های نخست، برای سخنرانی‌هایی که در خانه هنرمندان برگزار می‌کردیم، بچه‌ها از خانه‌های‌شان تلویزیون و ویدئو می‌آوردند. خانه هنرمندان در آن تاریخ هنوز تجهیزات کافی نداشت. درواقع خانه هنرمندان به‌واسطه انجمن‌ها شکل گرفت. آن زمان استقبال خیلی خوبی از سخنرانی‌ها می‌شد، به‌حدی‌که سالن و راهرو‌ها مملو از جمعیت می‌شد. انجمن در این مدت افت‌وخیز‌های فراوانی داشت؛ ما در دوره دوم موفق شدیم بی‌ینال ششم را برگزار کنیم. انجمن به‌این‌ترتیب ثابت کرد اگر موانعِ بی‌دلیل تراشیده نشود، توان انجام کارهای باارزش را دارد. بی‌ینال ششم بعد از بی‌ینال پنجم، که راه‌گشا هم بود، به‌نوعی بسیار معقول بود و خط فکری نسبتا مشخصی داشت که بیشتر هم به سمت‌وسوی جوانان توجه داشت. همکاری موزه هم خیلی خوب بود. دستاورد انجمن در دوره سوم، استقلال مالی بود؛ در آن دوره توانستیم با برگزاری چند نمایشگاه قابلِ ‌توجه و فروش آثار، وضعیت مالی را بهبود ببخشیم. در همین دوره در چندماه، چند بار ریاست موزه تغییر کرد. دوره چهارم مصادف با زمانی بود که اساسا نگاه به هنر دستخوش تغییراتی شد و دست‌وپای انجمن به‌طور کل بسته‌تر شد. قبل از آن هم، البته با چنگ‌و‌دندان این فضا باز می‌شد. در این دوره انجمن حرکت آرامی را پیش گرفت و سیاست‌هایش بنابه دلایلی تغییر کرد. دوره بعد خیلی دوام نداشت و بعد از دوسال هیأت مدیره در پائیز سال ٩٢، استعفا دادند و بعد انتخابات جدید صورت گرفت.
استعفای هیأت‌مدیره در آخر دوره ریاست دولت نهم اتفاق افتاد؛ زمانی‌که حضور انجمن و فعالیت‌هایش بسیار کم‌رنگ‌شده بود. آیا تغییرات سیاسی، یعنی روی‌کارآمدن دولت دهم، تأثیری بر فعالیت انجمن داشته است؟ چون بسیاری از هنرمندان، همیشه انجمن را متهم می‌کنند که کار خاصی انجام نداده است و بیشتر حالت فرمایشی دارد.
به‌نظر من سخنرانی‌های انجمن در خانه هنرمندان و کلاس‌های آموزشی‌ برگزارشده، که قبل از کلاس‌های آموزشی متعدد امروز بود، خود به نوعی برای این فعالیت‌ها راه‌گشا بود. انجمن یک بی‌ینال برگزار کرد. با کمک حاصل از فروش آثار، برای اعضا یک خانه کوچک خرید، نشریه و کتاب چاپ کرد. نمایشگاه‌هایی با رویکرد پژوهشی همراه با سخنرانی و نشست درباره هنرمندان دهه‌های ١٣٣٠ و ١٣٤٠ برگزار کرد. چرا فکر می‌کنند کاری صورت نگرفته است، کاری که می‌گویند قرار بوده چه باشد؟ ابتدا وظایف یک انجمن فرهنگی‌-هنری را در نظر بگیرید. ما یک انجمن صنفی نیستیم و تاجایی‌که در توان اعضای هیأت‌مدیره‌ها در دوره‌های مختلف و کمیته‌ها بوده است، بدون دستمزد و رایگان تلاش کردند. در دوره جدید ما در شرایطی آمدیم که اعتماد نسبت‌به انجمن بین اعضا به پایین‌ترین سطح خود رسیده بود و در درجه اول باید اعتماد‌سازی می‌کردیم که آن را آغاز کرده‌ایم، البته تفکر انجمنی خود قابل بررسی است؛ اینکه وظیفه انجمن در قبال جمع چیست و در مقابل، اعضا می‌توانند چه مشارکتی داشته باشند و آیا می‌شود فقط هرازچندگاهی گفت انجمن برای ما چه کرده است؟ بدون اینکه این سؤال هم مطرح شود که من برای انجمن چه کرده‌ام؟
هزینه‌های انجمن به چه صورت پرداخت می‌شود، مکانِ انجمن چطور؟
بودجه ما از جایی تأمین نمی‌شود، فقط اوایل شکل‌گیری، ریاست وقت موزه هنرهای معاصر مبلغی به ما کمک کرد که برای خرید لوازم دفتری و اقلام اداری کافی بود و طبقه‌ای را در میدان فلسطین در اختیار ما گذاشتند که تا شروع ریاست آقای شالویی در موزه، در اختیار ما بود و بعد از ما گرفته شد. درنهایت به کمک شهرداری توانستیم در خانه قدیمی لُرزاده، به اتفاق انجمن‌های طراحان گرافیک، مجسمه‌سازان و تصویرگران مستقر شویم. درآمد ما از کلاس‌های آموزشی، نمایشگاه‌ها و حقِ عضویت‌های اعضا به‌دست می‌آید که برای هزینه دبیرخانه و فعالیت انجمن جواب می‌دهد.
برای بیمه هنرمندان چه برنامه‌هایی در دوره جدید دارید؟
مسئله بیمه را کمیته رفاه انجمن پیگیری می‌کند و در جلسات متعدد با مسئولان این امر، تا‌آنجایی‌که امکان داشته است درباره بیمه برای اعضا اقدام شده است، اما با مشکلی روبه‌رو هستیم که ممکن است به‌زودی حل نشود و آن شرط سنی برای بیمه‌شوندگان است. خیلی از اعضا این شرط را ندارند. حدود صد نفر از هنرمندان ما، که اتفاقا بسیار هم شناخته‌شده هستند و در گذشته هم امکانی برای بیمه آنها فراهم نبوده است، مشکل‌شان هنوز ادامه دارد. در‌حال‌حاضر سن این افراد از میزان تعیین‌شده توسط بیمه بالاتر است، ولی به‌نظر ما بیمه باید برای این هنرمندان چاره‌ای بیندیشد. درهرحال، انجمن پیگیری‌های خود را ادامه می‌دهد. مسئله دیگری که مراجع ذی‌ربط و سازمان‌های مرتبط برای بیمه‌نکردن مطرح می‌کنند، نداشتن بودجه است. در این هشت سال معلوم نیست این پول‌ها کجا هزینه شده است.
بخش خصوصی نمی‌تواند در این زمینه نقش حمایتی داشته باشد؟
ما برنامه‌ها و ارتباطاتی هم در این زمینه داشتیم یا برقرار کرده‌ایم، اما واقعیت این است که در همه‌جای دنیا انجمن‌ها بازوهای اجرایی دولت هستند و می‌توانند در زمینه فرهنگی بسیار مؤثر باشند. انجمن‌ها بنیه و توان تخصصی بسیار بالایی دارند و می‌توانند تولید فکر و ایده کنند. می‌توانند راهکارهایی برای بسیاری از مشکلات فرهنگی و هنری داشته باشند؛ به‌عنوان مثال ما در مطبوعات اعلام کرده‌ایم انجمن هنرمندان نقاش ایران، امکان و توان برنامه‌ریزی آموزشی برای آموزش مربیان هنر در مدارس را دارد. انجمن برای آسیب‌شناسی و طراحی سرفصل دروس دانشگاهی، آمادگی کامل دارد. همین‌طور برای مشاوره و همکاری در زمینه هنر شهری اعلام آمادگی کرده‌ایم.
آیا برای بستر‌سازی فرهنگی، سازمان یا ارگان‌های وابسته به دولت مثل شهرداری یا… ، از شما کمکی خواستند، اساسا نقش شما در این همکاری و بحث تأثیر فرهنگی چگونه تعریف شده است؟
«زیبا‌سازی» در دوره پیش، قراردادی را با انجمن بسته بود، که فاز اول آن شناسایی دیوارهایی بود که باید آثارشان پاک می‌شد، فاز دوم آن کلاس‌های آموزشی بود و فاز سوم آن سفارش‌دادن کار به انجمن بود که می‌توانست در قالب نقاشی دیواری باشد. فاز اول و تا حدودی فاز دوم قراردارد اجرا شد، اما فاز سوم گویا به مشکل برخورد و با وجود اینکه در جلساتی مسائلِ فاز سوم مطرح شد، جواب مشخصی نشنیدیم. در جلسه‌ای هم که انجمن‌ها با شهردار تهران داشتند، هم انجمن ما و هم سایر انجمن‌ها در زمینه فضای تجسمی شهری، برای همکاری اعلام آمادگی کردند.
درحال‌حاضر آیا تکلیف برگزاری بی‌ینال مشخص شده است، گویا انجمن طرحی در این زمینه تهیه کرده بود با عنوان بی‌ینال تهران. چه مشکلی سبب تعویق برگزاری شده است؟
مشکلات بسیار، بی‌ینال را هیأت‌مدیره جدید در اولویت برنامه‌های خود قرار داد. آقای ملانوروزی هم در صحبت‌های اولیه خود گفته بودند می‌خواهیم برگزاری بی‌ینال‌ها را به انجمن‌ها بسپاریم. قرار شد شورای سیاست‌گذاریِ بی‌ینال پس از انتخاب و برنامه‌ریزی مراتب را به ایشان اطلاع دهد. در جلسه‌ای با همین شورا به این نتیجه رسیدیم که ابتدا باید رویکرد بی‌ینال‌ها در جهان معاصر را بررسی کنیم. اینکه چرا باید اساسا بی‌ینال برگزار کرد، بی‌ینال ایران چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد و… . ما نمی‌خواستیم بی‌ینالی همانند قبلی‌ها برگزار کنیم، بدون تأثیرگذاری و بدون خلاقیت و پژوهش. برای این منظور یکی از اعضای شورا به اتفاق پنج پژوهشگر جوان یک کار پژوهشی را به مدت سه ماه انجام دادند که گزارش آن در اولین جلسه شورای سیاست‌گذاری بی‌ینال مطرح شد. وقت جلسه‌ای را از موزه گرفتیم و استادان و افراد مختلفی را دعوت کردیم. آقای ملانوروزی با اینکه در موزه حضور داشتند در این جلسه شرکت نکردند. برای ما مهم شنیدن صحبت‌ها توسط ایشان بود. درنهایت گفتند شما هر تصمیمی بگیرید، ما می‌پذیریم. طرح چند مرحله داشت؛ تاریخچه برگزاری بی‌ینال‌ها و نحوه برگزاری، که مربوط می‌شد به برگزاری بی‌ینال نهم و همچنین تحلیل هدف برگزاری بی‌ینال‌ها و جزئیات دیگر. نتیجه بحث براین‌اساس بود که ما می‌خواهیم بی‌ینالی برگزار کنیم در سه بخش که کیوریتوری داشته باشد که آثار را انتخاب بکند، بی‌ینالی منطقه‌ای باشد، در حوزه هنر تجسمی باشد و نه فقط نقاشی و یک بخش فراخوان هم داشته باشد و درنتیجه نام آن شد بی‌ینال تهران.
درنهایت به چه توافقی با موزه هنرهای معاصر رسیدید؟
طرح را دودستی تقدیم موزه کردیم و هیچ هزینه‌ای هم بابت آن دریافت نکردیم. رئیس موزه بالاخره در یکی از جلسات ما شرکت کردند و گفتند انجمن قادر به برگزاری چنین بی‌ینالی نیست، به این علت که ما فقط انجمن نقاشان هستیم و لابد بی‌ینال تهران باید با همه هنرمندان رشته‌های دیگر و انجمن‌های آنها برگزار شود، البته ما فکر می‌کنیم انجمنی که می‌تواند فکر تولید کند، قطعا در برگزاری هم تلاش خود را خواهد کرد. توجه داشته باشید برگزاری بی‌ینال برای انجمن مهم است، چراکه بی‌ینال‌ها کارکرد بازار را ندارند و نقش ‌بسزایی در جریان‌سازی دارند و محلی برای رویکردهای نوین و اندیشیدن هستند، البته اگر درست برگزار شوند و انجمن‌ها تضمینی برای درست‌برگزارشدن بی‌ینال‌ها هستند. ما هنوز از برگزاری بی‌ینال خود منصرف نشده‌ایم. تلاش خواهیم کرد به آنچه برایش پژوهش کرده‌ایم و براساس دستاوردهای این پژوهش، به استانداردهای جهانی در برگزاری بی‌ینال‌ها نزدیک شویم.
با انجمن‌های دیگر که فاصله‌ای هم ندارید. امکان برگزاری به اتفاق آنها واقعا وجود ندارد یا مشکلات دیگری هست؟
چرا دراین‌باره فکر‌هایی شده، اما لازم است سیاست‌ها و رویکردهای واحدی داشته باشیم.
در سایت‌های خبری دیگر تا حدودی موضع شما در قبال بی‌ینال ونیز روشن شد. با وجود این‌همه تحقیق، چنین خروجی‌ای کاملا بعید به‌نظر می‌رسد و به‌نظرم در موارد بین‌المللی آبروی ملی مهم است و شاید بعضا مشکلات به بهانه‌گیری تبدیل شوند. نقش انجمن‌ها در این بی‌ینال واقعا چه بود؟
رابط مستقیم ما با وزارت ارشاد آقای ملانوروزی است. ایشان زمانی که در جلسه سیاست‌گذاری بی‌ینال انجمن شرکت کردند، گفتند همه تصمیم‌گیری‌ها درباره بی‌ینال ونیز انجام شده است. ما فکر می‌کنیم حداقل می‌شد از انجمن‌ها دعوت کرد و نظرشان را پرسید. نتایج و حواشی شرکت در بی‌ینال را هم که دیدیم.
مسائل زیادی دراین‌باره مطرح است. به‌نظرم برگزاری یک نشست گروهی با حضور طرف‌های مختلف می‌تواند برای مخاطبان این حوزه سودمند باشد. درباره مباحث حقوقی، گالری‌ها و هنرمندان بسیار زیادی در پایتخت مشغول به فعالیت هستند و اکثر این هنرمندان در زمینه وصول مطالبات و تعهداتی که ملزم‌به اجرای آن در قبال گالری هستند، متضرر می‌شوند. در این زمینه حتی آیین‌نامه‌ای که گالری‌ها موظف به اجرای آن باشند، وجود ندارد، آیا انجمن ضمانت اجرائی دراین‌باره می‌تواند برقرار کند؟
به‌صورت مستقیم انجمن نمی‌تواند ضمانت اجرائی ایجاد کند، اما اگر یکی از اعضا به‌خاطر قراردادی به انجمن مراجعه کند، انجمن برای حل‌وفصل آن تلاش خواهد کرد، البته ما در نظر داریم فرم‌هایی را آماده کنیم تا اعضا با نکاتی که هنگام عقد قرارداد باید به آن توجه کنند، آشنا شوند. درباره یکی، دونمونه از این مشکلات هم گفت‌وگویی با هنرمندان داشتیم که در شماره بعدی نشریه انجمن منتشر می‌شود، البته می‌توانیم جلسات مشترکی هم با گالری‌دارهایی که مایل به همکاری برای تدوین چنین اسنادی هستند، داشته باشیم.
براساس بعضی شواهد، یکی از رسالت‌های انجمن ارتقای سطح کیفی و کمّی هنر و فرهنگ جامعه است، اما به‌نظر می‌رسد شاهد آشفتگی در این مقوله هستیم. با وجود انباشت و تمرکز مراکز هنری در پایتخت، به‌ویژه گالری‌ها، شاهد شکل‌گیری جریان یا تولید فکر و حرکتی به‌سمت جلو نیستیم؛ اکثر هنرمندان جوان کسب شهرت و ثروت را هدف خود قرار دادند و جنبشی هم در پیش‌کسوتان دیده نمی‌شود و آثار، تکرار دوره‌ای است که توفیق بیشتری را به‌همراه داشته است. هرکسی، دیگری را مسئول یا مقصر می‌داند، دولت، گالری‌ها، انجمن یا هنرمند را. در این زمینه واقعا شیوه نظارتی یا اجرائی خاصی را در دستور کار خود دارید؟
ما با گالری‌ها همکاری داریم، در مقابل‌شان نایستاده‌ایم، اگرچه می‌توان به عملکرد گالری‌ها در جای خود پرداخت. شما درست می‌فرمایید، فضایی در میان نسل جوانی که پا به میدان گذاشته‌اند و تلاش می‌کنند، شکل گرفته است و هستند کسانی که می‌خواهند سریع‌تر قله‌های افتخار را فتح کنند و بازار خاص خود را بیابند. درواقع مسئول تجربه و آثار تولید‌شده هر هنرمند، خود اوست. من اعتقاد دارم هیچ راه میان‌بری در هنر وجود ندارد، باید تلاش کرد، اما حرکتی که باید پُررنگ‌تر شود، بحث نقدِ کارآمد در جامعه هنری ماست؛ نقدی که نه نابود کند و نه مجیز بگوید، بلکه راه‌گشا باشد. با وجود تلاش‌های چند سال اخیر در مجلات هنری درباره نقدنویسی، هنوز کمبود و کم‌کاری در این حوزه دیده می‌شود. درعین‌حال، باید اجازه داد راه‌های مختلف تجربه شود و افت‌وخیزها رخ دهد. تحلیل و نقد نیز باید جریان داشته باشد.

منبع:مریم امیرفرشی – شرق

تاريخ: ۱۳۹۴/۰۳/۱۶
كليد‌واژه‌ها: انجمن هنرمندان نقاش | معصومه مظفری
Facebooktwitterredditpinterestlinkedinmail

نظر شما:
نام و نام‌خانوادگی:* رايانامه:* تارنما: