بعد از ۲۳ ماه مذاکره نفس گیر و تمدیدهای چند مرحلهای مذاکرات و نیز ۱۸ روز تمدید پیاپی مذاکرات که به ماراتنی سهمگین می مانست در نهایت در دمدمای صبح سه شنبه ۱۴ جولای به وقت آمریکا و ظهر به وقت اروپا و ایران توافق میان ایران و کشورها و قدرتهای جهانی حاصل شد. قطعا در آینده روز ۱۴ جولای، چه برای ما ایرانیان و چه برای جامعه جهانی روزی مهم خواهد بود و بسیاری از بازیگران این روز مهم نقشی انکارناپذیر در شکل گیری تاریخ بعد از این روز ایفاء خواهند کرد.
طبیعی است که بحث و بررسی درباره این فرآیند خود در آینده نه چندان دور به حوزههای علوم و امور بین الملل راه خواهد یافت و دستمایه نوشتن هزاران رساله و کتاب خواهد شد. اما آنچه که ما به عنوان افراد و نهادی که در پی گسترش صلح و دوستی در جهانیم از این مذاکرات صید و ثمر میگیریم همانا کم شدن تنشها و باز شدن افقی تازه برای افزایش صلح و دوستی و فکر کردن به این مسیله است. این هدف هنگامی بیشتر رخ مینماید که دریابیم ایران در منطقهای زیست و زندگی میکند که کانون بحران و خطرخیزی نام گرفته است و روز و شبی نیست که بمبی و کشت وکشتاری در این منطقه صورت نگیرد.
تجربه سه کشوری که در گذشته در چنین مسیرهایی( دستبابی به سلاحهای اتمی یا کشتار جمعی) گام نهادند، برای جامعه جهانی تلخ و نامبارک بوده است. کشور عراق با مدیریت صدام حسین به فضایی در غلتید که نتایج فاجعه بار آن هنوز هم دامنگیر کشور و مردمان آن است و از دل آن شیشه جنگ غول داعش سربرآورد که نماد و سمبل جنایت با قرائت های متصلبانه و محتسب مزاجانه از اسلام است. قرائتی که مروت و رحمت و مغفرت در آن راهی ندارد.
کشور دوم کشور لیبی بود که باز هم به دلیل آنکه زیر سلطه یک دیکتاتور محض به نام معمر قذافی قرار داشت، در عمل ترس و جبونی را جایگزین مذاکره از موضع عزت و مصلحت کرد و کارش به جایی کشید که در خفتبارترین وضعی که یک فرد می تواند تجربه کند، جامه مرگ بر تن کرد.
کشور سوم کره شمالی است که به سمت سلاح هسته ای رفت و هم اکنون چنان فاجعه انسانی بر مردمانش روا میرود که خبرهایش را هر روزه میخوانید.
ایران اما به نظر می رسد راهی را انتخاب کرد که در نهایت به بازی برد – بردی برای خودش و قدرتهای مذاکره کننده و در نهایت جامعه جهانی انجامید. تقریبا در تاریخ معاصر جهان سابقه نداشه است که کشوری زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل و شورای امنیت برود با مذاکره و گفت وگو و نه با جنگ و کشتار از این بند خلاصی یابد.
مهمترین نکته در این مذاکرات عزم همه طرفها برای جلوگیری از جنگی دیگر بود و اینکه کسی به فکر بهانه برای زیر میز مذاکره زدن و رفتن به سمت گزینهآی خطرناکتر نبود. اگر چه کلیت تیم مذاکره کننده با هدفهایی متفاوت آغاز کار کردند، اما بر یک نکته توافق نظر داشتند و همدل بودند که گفت وگو بهتر از جنگ است و همدلی بسی جاها و بسی مکانها بهتر از همزبانی است.
پس زبان همدلی خود دیگر است
همدلی از همزبانی بهتر است
به همین دلیل است که زمزمههایی به گوش می رسد که کاری که این تیم انجام داد دست گزینشگران جایزه صلح نوبل را تا حدودی باز گذاشت و انتخاب آن را راحت کرد که در سال آینده مذاکرات ۵ + ۱ با ایران را به عنوان یکی از شانسهای اصلی جایزه صلح سال ۲۰۱۵ معرفی کنند. امید که این تجربه که نهال آن ده سال قبل گذاشته شد و اکنون به نهالی نو و کم سن و سال تبدیل شده است با افشاندن آب لطف و صلح به درختی بارآور و برومند بدل شود که دیگران از برکات و میوهها و ثمرات آن بهره مند شوند.
SENSES CULTURAL/ Farsi
Abolhassan Mokhtabad/ Editor in Chief in Farsi
editor@sensescultural.org
amokhtabad@sensescultural.org
www.sensesculturalfarsi.org
www.sensescultural.org
M PO Box 660606, Sacramento, CA 95866
O 8880 Cal Center Drive, STE 400, Sacramento, CA 95826
nice article