بخشی مهم از دغدغههای مادران اوتیسمیها تحصیلات و آشنایی فرزندانشان با دانش و سواد خواندن و نوشتن است. این البته دغدغه هر مادر و پدری است که خواهان بالغ شدن فرزندش و راهیابی او به جامعه و در نهایت کسب شغل و تشکیل زندگی مستقل است.
تجربه نشان داده است که برخی از کودکان اوتیسمی، به خصوص با طیف اختلال اوتیسم خفیفتر توان و ظرفیت کارهای عادی را دارند. حتی اخیرا و بنا بر تجاربی که دو موسسه مایکروسافت و گوگل به دست آوردهاند، در برخی از مشاغل که نیازمند تمرکز و دقت افزونتری است این افراد دارای اختلالات اوتیسمی بودهاند که از پس کار برآمدند و در نهایت سبب شدند تا اتاق فکرهای این دو شرکت غولآسا به صرافت ایجاد مشاغلی دائمی برای این گونه از افراد بیفتند.
اما رسیدن به چنین مرحلههایی خود نیازمند فراهم شدن برخی مقدمات و لوازمات کار است. برای نمونه کودک اوتیسمی نیازمند به آموزشهای ویژهای است و برای درسخواندن و مدرسه رفتن نیز باید آموزشهای ویژهای را برای این گروه از افراد جامعه تدارک کرد.
شرایط ویژه این گروه از جامعه سبب شده است تا آنها نتوانند به شکل عادی با سایر کودکان در یک کلاس درس بنشینند. در واقع و بنا بر تجاربی که در کشورهای غربی و به خصوص آمریکا به دست آمده، دیگر ثابت شده است که کودکان اوتیسمی باید مدارس جدایی برای خود داشته باشند و نمیتوانند با دیگر دانشآموزان در یک کلاس قرار بگیرند. همین تجربه سبب شد تا مسئولان آموزش و پرورش کشورهایی چون آمریکا به صرافت ایجاد کلاسهایی ویژه برای این گروه بیفتند. این کار دو منفعت داشت. نخست آنکه مادران دارای کودکان اوتیسم را برای ساعاتی از روز از گیر و بند نگهداری از کودکانشان خلاص میکرد. این همان نکتهای است که متاسفانه در کشور ایران و برخی کشورهای دیگر کمتر به آن اعتنا میشود و به همین دلیل هنوز مسئولان آموزش و پرورش کشورهایی چون ایران و سایر کشورها مدارسی که کلاسهای ویژه کودکان اوتیسمی داشته باشند را در نظر نگرفتهاند در حالی که رشد اوتیسم در ایران به گونهای است که آن را در مرز هشدار قرار داده است و از این منظر تعداد کودکان اوتیسمی نه تنها کم نیستند که روز به روز بر تعداد آنها افزوده میشود.
نگارنده به یاد دارد زمانی که در ایران در مرکز خیریه کودکان اوتیسم فعالیت میکردم، تلاشهایی از سوی رئیس این مرکز(اقای مهندس ناصر زجاجی) برای ایجاد کلاسهایی معین ویژه در هر منطقه آموزش و پرورش تهران صورت گرفت و حتی رایزنیهایی نیز با نمایندگان کمیسیون اجتماعی مجلس و چند مقام سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش انجام شد، اما تا کنون که دستاوردی ملموس نداشته است.
به نظر میرسد در این زمینه بیشتر باید کار فرهنگی صورت گیرد و به خصوص مسئولان آموزش و پرورش را توجیه کرد که در این مسیر گام زنند و بدانند که اگر چنین کلاسهایی را دایر کنند علاوه بر منافع تحصیلی برای اوتیسمیها ، کمک بزرگی به مادران و پدران اوتیسمی میکنند که آنها را برای ساعاتی از روز میتوانند در اختیار مدرسه و کلاس و درس بگذارند. در غیر این صورت نگهداری از کودکان اوتیسمی( به خصوص آنهایی که به مرحله پیش دبستانی رسیدهاند) خود یک فرد و شغل تمام وقت است و نمیتوان آنها را به حال خود رها کرد و حتی به نزدیکان سپرد و یا در مهدکودکهای عمومی رها کرد.
نکته دوم جامعهپذیر کردن کودکان اوتیمسی در پرتو آموزشهای کلاسی ومدرسهایست . این همان ذهنیتی است که برای هر فردی که در این عالم امکان پای در وادی وجود مینهد ارز و حرمت و احترام قايل است و بر این باورند که باید تمامی امکانات و تجهیزات را برای رشد و بالیدن آنها فراهم کرد. به همین دلیل است که در کشورهای غربی برای معلولان جایگاههای ویژه در نظر گرفته شده است. در هر ادارهای پارکینگی مجزا اختصاصی به آنها اختصاص داده شده است و علاوه بر آن بسیاری از امکانات بهداشتی و تجصیلی رایگان برایشان در نظر گرفته میشود.
این گونه آدمیان یاد میگیرند که با همنوعان خود مهربانتر باشند و به آنها در بالفعلکردن استعدادهایشان بیشتر کمک کنند.
از طرف دیگر تجربههای بعدی نشان داد که باید حتی زنگ تفریح و ساعت شروع و تعطیلی کودکان اوتیسمی و نیز دیگر کودکان دارای اختلالات ذهنی مجزای از دیگر کلاسها و دانشآموزان باشد. دلیل آن هم این بود که کودکان اتیسمی شرایط ویژه تری برای کار را وسایل زنگ تفریح دارند و نیازمند صبر و حوصله افزونتری هستند.
اما آنچه بیش از همه سبب میشود تا بحث کلاس های کودکان اوتیسمی را جدی گرفت و همه را به ایجاد آن توصیه کرد، همانا جامعهپذیر شدن این افراد است که به خصوص در عصر مجازی و اپلیکیشنهای خاص میتوان بسیاری از آنها را به کارهای ساده اما پرتمرکزی واداشت که به قولی با فضای ذهنی افراد دارای اوتیسم سازگار است.
ماریا فروزان
روانشناس
تذکر: هر گونه برداشت و نقل از این مطلب باید با اجازه مکتوب از بنیاد SensesCultural باشد و نقل بخش یا متن کامل این مطلب در هر شکل آن(اینترنتی، چاپی و …) ممنوع و حق پیگرد قانونی برای بنیاد محفوظ است.