Sensescultural: چندماهی از بیانیه پاریس گذشته است و اکنون نوبت کنفرانس مراکش است و بیانیه نهایی آن که بیش از ۲۰۰ کشور را مقید و متهد میکند که دقیقا چه کارهایی را صورت دهند تا آینده آب و هوا در جهان سالمتر و بهتر از امروز باشد. در حالی که این کنفرانس در حال برگزاری است ما در همین ایران خودمان و شهر بزرگ تهران روزهایی را شاهد هستیم که آلودگی هوا به چنان مرزهای خطرناکی رسیده است که نزدیک به یک هفته مدارس تعطیلند تا بتوان اندکی از غلظت این آلودگی کاست.
از سوی دیگر مواضع دونالد ترامپ، نامزد پیروز انتخابات را پیش رو داریم که تا قبل از پیروزی مواضع تند و رادیکالی بر علیه بیانیه پاریس داشت و حتی قصد بیرون آمدن از چنین اجماع جهانی را. اگر چه آقای ترامپ در برخی از مواضع خود در این زمینه تعدیلاتی صورت داده است تا به همگان بگوید که دوران مبارزات انتخاباتی گذشته است و او در دوران ریاست جمهوری عاقلانهتر تصمیم خواهد گرفت.
متن زیر تصویری روشنتر از وضعیت و چگونگی تصمیم گیری در کنفرانس مراکش به دست میدهد. همچنانکه پیش از این هم نوشتیم آقای دکتر ناصر کرمی از جمله چهرههای پیگیر محیط زیست به شمار میروند که روند امور در کنفرانس پاریس و نیز تحولات و تغییرات آب و هوایی را پیگیری میکنند. او در این گزارش یادداشت به ما میگوید که ۲۰۰ کشور جهان چه چیزی را امضاء کردهاند و تبعات این سیاستها چیست. این نوشته را بخوانید:
مذاکرات اقلیمی مراکش برای تدوین چارچوب اجرایی توافقنامه پاریس به پایان رسید و با انتشار رسمی مصوبات این مذاکرات هر کدام از کشورها و سازمانها به طور دقیق سهم و نقش خود برای مهار گرمایش جهانی را خواهند دانست.
بر خلاف کنفرانس پاریس که تا لحظات آخر فضا آشفته و سرشار از تردید و بدبینی بود، در مراکش همه با خوشبینی و امید در باره گزارش نهایی این مذاکرات صحبت کردهاند. آنچه که فردا منتشر میشود مجموعهای سند لازم الاجرا است که از سوی برنامه محیط زیست سازمان ملل به عنوان بالاترین نهاد حقوقی مرتبط به بیش از ۲۰۰ کشور متعاهد توافقنامه پاریس ابلاغ خواهد شد.
مبنای این اسناد اصطلاحا نگه داشتن حد نهایی گرمایش جهانی روی حداکثر دو درجه سانتی گراد خواهد بود. هدفی که تقریبا تمامی کارشناسان آن را غیر واقع بینانه و ناممکن میدانند. اما جالب است بدانیم که تحقق هدف دو درجه سانتیگراد هم به معنای کنترل کامل اثرات تغییر اقلیم نیست و باز هم بسیاری از مناطق جهان به شدت دچار زیان خواهند شد. از فردا حرکت جهانی به سمت دوران کم کربن آغاز میشود.
در ادامه نگاهی میاندازیم به مطلقا بازندههای گرمایش جهانی. یعنی مناطقی که هم اکنون برای آنها خیلی دیر شده است و حتی به فرض موفقیت کامل حرکت مذکور باز هم بازنده خواهند بود:
۱-سرزمینها
بدفرجام ترین قربانیان کشورهای کوچک جزیرهای هستند که تعدادشان هم کم نیست: بیشتر از ۷۰ کشور. البته بعید است که یک کشور به طور کامل غرق بشود. اما سطح آب اقیانوسها دست کم یک و نیم متر بالاتر خواهد آمد (۶۶ اینچ طبق سناریوی ۲ درجه) و این یعنی اینکه عمده سواحل کنونی این کشورها غرق شده و بسیاری از اراضی کشاورزی نیز به خاطر هجوم امواج اقیانوس و شور شدن بی برگ و بار میشوند. این کشورها اگر هم غرق نشوند دست کم اینکه دیگر چندان قابل سکونت نخواهند بود.
کشورهایی همچون آنتیگوا، مالدیو، نائورو، پالائو، ساموا، سنت لوسی، تونگا، آروبا، کوکوس، کیریباتی، نورفولک، سنت مارتین و ویرجین. دومین گروه کشورهای مناطق گرم و خشک هستند. غالبا زیستبوم این کشورها شکننده است و باز هم گرمتر و خشکتر شدن امکان سکونت و معیشت در گستره وسیعی از مساحت این کشورها را ناممکن خواهد کرد. تصور کنید چاد، سودان، جیبوتی، اتیوپی، اریتره، سومالی، موریتانی و یا استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، یزد، خراسان جنوبی و فارس (نیمی از مساحت ایران) را که باز هم گرمتر و خشکتر شده باشند.
سومین گروه مناطق ساحلی هستند. دریا اسیدیتر شده و پیش تر میآید و سفره روزی رسان ماهیانش تهیتر می شود. در سناریوهای بدبینانه (حتی افزایش ۶.۵ درجه ای متوسط دمای زمین تا پایان قرن) ۶۰ درصد جمعیت کره زمین از این جهت آسیب میبینند. اما در سناریوهای خوشبینانه نیز سواحل آسیب پذیر بسیاری وجود دارد که از هم اکنون ساکنان آن باید به دنبال سکونتگاه و یا دست کم امکان معیشت تازهای باشند.
۲-زیستگاههای طبیعی
به طور کلی شمار گونههای سردسیری (شاید، بدرود با خرس زیبا و فتوژنیک قطبی) و آبزیان و کنار آبزیان کمتر شده و برعکس ممکن است با افزایش گونههای گرمسیری، مثل انواعی از پرندگان و حشرات زیستبوم به شکل دیگری دچار دگرگونی بشود.
در ایران میتوان استدلال کرد که انقراض یوزپلنگ آسیایی اجتناب ناپذیر است. هم اکنون برای نجات این گونه تلاش زیادی در جهت مراقبت از شمار باقی مانده (احتمالا کمتر از صد قلاده) انجام می شود. در حالی که مشکل اصلی این است که در همه زیستگاههای یوزپلنگ رطوبت خاک به شدت کاهش یافته و متعاقب آن پوشش گیاهی به حداقل رسیده و در نتیجه شمار گونه هایی که یوزپلنگ از آنها تغذیه می کند نیز بسیار تقلیل یافته است. پ
ایه یک برنامه جامع برای نجات یوزپلنگ ایران در وهله اول بازگرداندن رطوبت خاک به زیستگاههای این گونه (بوده) است. که در شرایط کنونی (از جمله به خاطر مضاعف شدن اثر تغییر اقلیم با حکمرانی زیانبار منابع آب) ناممکن به نظر میرسد.
احتمالا شمار بسیاری از توفانها و بلایای جوی افزایش خواهد یافت. در بنگلادش و پاکستان و اندونزی بسیار افزونتر سیل جاری می شود، توفانهای سیکلونی افزون تری به سواحل شرقی آمریکا حمله خواهند کرد. و در مناطقی مثل نیمه شمالی ایران، اگر چه ممکن است شدت خشگیدگی به اندازه نیمه جنوبی نباشد اما تشدید آنومالی (آشوب و بی قاعدگی) اقلیمی باعث خواهد شد بسامد سیل و خشکسالی خیلی بیشتر شود. یعنی اگر چه ظاهرا متوسط بارش دریافتی شاید چندان تغییر نکند، اما از آنجا که رژیم بارش دیگر مطابق الگوی نرمال و تاریخی نخواهد بود الگوی سیلاب-خشکسالی مکررا جایگزین الگوی نرمال-نرمال خواهد شد.
آنچه که در نهایت به ویژه با گسترش فرسایش خاک و بیابانزایی به دگرگونی چشم انداز خواهد انجامید. به هر حال حتی با خوشبینانهترین سناریوهای تغییر اقلیم نیز ما زمینه های متعددی برای ورود به دوران باخت-باخت اقلیمی داریم.