تازه‌های احساسات فرهنگی






آخرين اخبار و رويداد‌ها




تاثیرات اجتماعی قهرمانی معلولان ورزشکار

SensesCultural: المپیک ریوی معلولین نیز روز یکشنبه ۱۸ سپتامبر  به پایان رسید و اختتامیه آن روز دوشنبه با شکوهی تمام برگزار شد در حالی که تاریخ المپیک تلخ‌ترین حادثه را برای ورزش به ثبت رساند؛ کشته‌ شدن بهمن گلبار‌نژاد ملی‌پوش معلول تیم دوچرخه سواری که مین‌های میدان جنگ نتوانست حریف او شود، اما پیچ‌های خطرناک مسیر دوچرخه‌سواری او را به کام مرگ کشاند. تیم والیبال نشسته ایران که آخرین طلای المپیک هم برای این بازی سند خورده بود، توانست مقام نخست را به دست آورد و این مقام را به گلبارنژاد تقدیم کرد. تیم ایران توانست با هشت طلا و نه نقره و ۷ برنز به مقام پانزدهم جهان دست یابد.

دستیابی به این مقام البته آسان نیست، به خصوص که امکاناتی که کشورهای پیشرفته‌تر در زمینه کمک به معلولین دارند قابل مقایسه با ایران نیست، اما معلولین ایرانی نشان دادند که از کمترین امکانات بیشترین بهره‌وری را به دست می آورند. نکته جالب توجه در این رقابت‌ها درخشش یک بانو در میان ورزشکاران ایرانی بود که توانست با به دست آوردن دو مدال طلا نام خود را در میان رکوردداران طلای المپیک معلولین ثبت و ضبط کند. شاید بعد از توفیق کیمیا علیزاده در رشته تکواندو که نخستین مدال المپیک را برای یک بانوی ایراین به ارمغان آورد این طلا نیز شیرینی دیگری برای ایرانیان و به خصوص بانوان ایرانی به همراه داشته باشد.

از این منظر ساره جوانمردی،تیرانداز شناخته شده ایرانی، موفق‌ترین ورزشکار تیم ایران در بازی‌های ریو بود.

بر خلاف دوره های گذشته در این دوره و به مدد امکاناتی که فضای مجازی در اختیار کاربران و مخاطبان آن قرار داد، المپیک ریوی معلولین هم مورد توجه قرار گرفت و همین توجه موجب شد که برای مثال هنگام رقابت وزنه‌بردار خنده‌ روی سنگین وزن ایران( سیامند رحمانی) شور و شوقی همسنگ رقابت‌های اصلی وزنه‌برداری تمامی ایران را فرا بگیرد و همانند همان رقابت‌ها جمعیتی در خیابان‌ها به راه بیفتندو توفیق قهرمانان معلول را جشن بگیرند. حتی برخی ارزیابی‌ها از مردم برزیل نشان داده است که آنها برای رقابت‌های المپیک معلولان ارزش و احترام ویژه‌تری قایل بودند و این رقابت‌ها برای‌ آنها خاطره‌انگیزتر از رقابت‌های المیپک اصلی بود.

این نکته از آن جهت اهمیت دارد که هر چقدر بستر و فضای تبلیغی و رسانه‌ای در این گونه رخدادها بیشتر باشد، در سطوح مختلف دیگر و برنامه‌های آتی نیز می‌توان با راحتی و فراغت بال افزونتری گام برداشت.

تیم معلولان ایران دقیقا از رقابت‌های سال ۸۸ المپیک وارد میدان بازی‌ها شد. در آن دوران به دلیل آنکه عمده معلولان حاضر در رقابت‌ها از میدان‌‌های جنگ برگشته بودند، ایران به خودی خود این امکان را پیدا کرد که به جرگه‌ چهره‌های مطرح این رقابت‌ها تبدیل شود. برای نمونه تیم والیبال نشسته ایران از جهاتی پرافتخارترین تیم والیبال المپیک است که در ۸ دوره از این رقابت‌ها مدال گرفت که شش دوره آن(از جمله همین دوره) مدال طلا بود.

در واقع دولت و نظام به دلیل امکاناتی که علاقه‌مند بودند به سربازان غیور و جانبازان دفاع از کشور و میهن بدهند، خود مشوق این ماجرا بودند و مردم هم با شوق این خدمت‌رسانی را دنبال می‌کردند اما این مزیت سبب شد تا در دوره‌های بعد و با بازنشستگی معلولان جنگی تیم اجرایی و پشتیبانی این حرکت که تجارب ارزنده‌ای هم کسب کرده بودند، سرمایه گذاری خود روی نسل‌های بعدی معلولان را هم در میان مردان و زنان افزایش دهد و به دنبال جذب افراد برای رقابت‌ها باشد. به همین دلیل است که حرکت نیروهای اداری و اجرایی و حامیان دولتی و غیر دولتی معلولان را باید ستود و از آنها قدردانی کرد،‌چرا که در این دوره‌های اخیر پیدا کردن افراد و تشویق آنها به کار و تلاش در سطح قهرمانی خود به انرژی و تلاش مضاعفی نیازد دارد.

این یک قاعده ابتدایی است که به هر نسبت که میزان توجه به اقشار در حاشیه و یا کم‌توانان در یک جامعه‌ای بیشتر باشد، نفس این توجه خود از توسعه‌یافتگی آن جامعه خبر می‌دهد. به همین دلیل است که در کشورهای توسعه‌یافته تمامی توان و ظرفیت‌های دولت و جامعه صرف این می‌شود که با معلولان به گونه‌ای رفتار شود که آنها بتوانند خود را همانند مردم عادی ببینند و حس نکنند که به آنها نگاه ترحم آمیزی صورت می‌گیرد.

ورزش قهرمانی و حضور معلولان در آن نیز با چنین فلسفه‌ای شکل گرفته است که بتواند این باور را از ذهن‌ها بزداید که معلولیت صرف نمی‌تواند مانعی برای افراد معلول باشد. شاید این ضرب المثل معروف آن نویسنده اروپایی را شنیده باشید که اگر یک فرد بدون پا نتواند قله اورست را فتح کند، مشکل از خود اوست که نمی‌تواند اراده و امکاناتش راتجهیز کند برای این کارو نه چیز  و کسی دیگر.

 

بر چنین بنیادی است که به نظر می‌رسد توجه به معلولان و به میدان کشاندن آنها و دعوتشان به حضور در صحنه‌های ملی و بین‌المللی خود حاوی و واجد پیام دیگری برای آنهایی است که تنی سالم دارند و قدر این نعمت را نمی‌دانند. قهرمانی‌هایی این گونه  تلنگری است به همه ما که در خود ضعف و فتوری حس می‌کنیم که چگونه است یک فرد با تنی ناقص می‌تواند فعالیت‌هایی را صورت دهد که بسیاری از ما با بدن‌هایی سالم و کامل از انجام آن عاجزیم.

نقش تهیجی دیگر این المپیک و ورزش معلولان، هویت بخشی به خانواده‌های معلولانی است که فرزندانشان در المپیک قهرمان شده‌اند و یا مقامی به دست آورده‌اند. این گونه آلام و غم‌های آنها تخفیف می‌یابد و احساس می‌کنند که می‌توان فرزند معلولی داشت اما در کنار آن با تشویق و تلاش و برنامه‌ریزی هم برای او هویتی ایجاد کرد و هم خود را از غم و اندوه دایمی تا حدودی رهانید. این همان نکته‌ای است که می‌تواند برای بسیاری از خانواده‌های دارای فرزندان معلول در‌آموز باشد که به جای زانوی غم بغل کردن و غصه‌ خوردن به دنبال راه چاره‌ای بود که بتوان از کمترین امکانات استفاده کرد و بهره برد و هم خود را شاد کرد و هم فرزند معلول را.

تاريخ: ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
كليد‌واژه‌ها: المپیک معلولان | معلولان و ورزش
Facebooktwitterredditpinterestlinkedinmail

نظر شما:
نام و نام‌خانوادگی:* رايانامه:* تارنما: