SensesCultural:شنبه ۲۰ فوریه آقای کوروش تقوی نوازنده سهتار و ردیفدان به دعوت جمعی از اهالی شهر ساکرامنتو نخستین جلسه شب تصنیفخوانی را در این شهر برگزار کرد. آقای سید ابوالحسن مختاباد، روزنامهنگار و پژوهشگر موسیقی نیز از حاضران در این نشست بود که نگاه خود به این برنامه را در قالب یادداشتمانندی در فیسبوکش قرار داد که از نظر شما گرامیان میگذرد:
درباره يك نشست صميمي و كاربردي- كارگاه تصنيفخواني كوروش تقوي
شنبه ۲۰ فوریه از سوی دوست بزرگوار و هنردوست، که از ایرانیان خردمند و نیکاندیش شهر ساکرامنتوست(علی حسینیون)، برای شرکت در کارگاه تصنیفخوانی آقای کوروش تقوی دعوت شدم.
نزدیک به ۴۰ تن از ایرانیان علاقهمند به موسیقی سنتی و کلاسیک ایران در این کارگاه شرکت کرده بودند. آقای تقوی که از شاگردان استاد زندهنام محمدرضا لطفی است، و کلام و حتی شیوه سخنگفتنش( به دلیل اینکه اهل گرگان و همولایتی استاد هم هست) مرا سخت به یاد آن مرد بزرگ و نازنین میاندازد، شیوه خوبی را برایآموزش تصنیف به علاقهمندان به موسیقی رواج میدهد که به گمانم حتی اگر ۲۰ درصد آنچه که میگوید در ذهنهای حاضران در این گونه جلسات بنشیند او به هدفش رسیده است.
جدای از نکات کاربردی و تاریخی و فنیای که درباره دستگاهها و آوازها و گوشهها گفته و پخش میشود، یکی از مهمترین وجه تمایزات این کلاس خشک نبودن نوع ارائه بحث است که بیشتر به ظرفیتهای خود اقای تقوی باز میگردد.
او بسیار راحت و صمیمی صحبت میکند و به گاه از سازش برای انتقال برخی مفاهیم استفاده و به جایش از چاشنیهای دیگر کلامی در سخنانش بهره میگیرد و دقیقا یادآور مرحوم لطفی است که او نیز فردی خوش محضر و صحبت بود،اگرچه دریای اطلاعاتی که مرحوم لطفی داشت را و نیز سلوک هنریاش را کمتر کسی میتواند تکرار کند و خود اقای تقوی هم چنین ادعایی ندارد.
در کارگاه ۴ تصنیف ارائه شد که سه تای آنها در یک دستگاه بودند(دستگاه همایون و آواز اصفهان) که به گمانم آقای تقوی میتواند آن را به ۴ یا سه تصنیف در سه یا ۴ دستگاه متفاوت تغییر دهد تا بار آموزشی بیشتری داشته باشد، اگر چه شاید بیشتر ظرفیتهای مخاطبان را هم در نظر گرفت که در جلسه اول دلزده نشوند.
درکنار آن میتوان اطلاعات بیشتری درباره تصانیف ارایه داد، چه از نظر مضامین و محتوای کار و تاریخمند بودن برخی از اشعار و یا خود بازخوانیها و دوباره نوازیها. البته درباره اجرای دوباره تصنیف« ز من نگارم» از سوی استاد لطفی با آواز استاد ناصحپور، توضیح دادند، اما مثلا تصنیف امشب شب مهتابه با صدای خانم مافیها که به گمانم یکی از درخشانترین اجراهای این تصنیف ازعلیاکبرخان شیداست( به عنوان نواساز) و آقای تقوی هم بر این نکته تاکید کردند، به آهنگساز این اثر اشارهای نکردند.این اثر از جمله کارهایی است که اسماعیل واثقی تنظیم آن را عهدهدار بوده و به خوبی توانسته از دو ساز نی و سهتار در ساختار ارکستری کار بهره بگیرد، آن هم در دورهای که تقریبا کمتر کسی از سهتار در چنین فضایی بهره برده است(نکته مربوط به بهرهگیری از سهتار را آقای تقوی اشاره کردند) اما اشارهای نکردند که این کار را چه کسی تنظیم کرده است که بهتر است در نشستهای بعدی اطلاعات کاملی داده شود.
مهمترین حسن این کلاسها که از قرار آقای تقوی آن را در چند شهر دیگر کالیفرنیا هم رواج دادهاند و میدهند، همانا ترویج فرهنگ و هنر ایران و زندهنگهداشتنش در دیاری است که هر روز مظاهر تمدنی غرب بر آن سایه افزونتری میآفکند. نگاهی به ترکیب سنی حاضران هم نشان میداد که تقریبا نسلهای جوانتر حضوری و بروزی در این نشست ها ندارند. یاد یک صحبت آقای دکتر حسین عمومی میافتم که از نخستین حضورشان در کالیفرنیا با استاد لطفی و آقای علیزاده گفت که چه جمعیتی آمده بودند، و اکنون اگر همان کنسرت بخواهد برگزار شود شاید یک سوم آن جمعیت هم حضور نیابند. و این باز میگردد به معضلی که باید آن را کم کاری نسلهای گذشته برای ترویج فرهنگ و هنر ایران نام نهاد.
در حالی که به گمانم این کارگاه این ظرفیت را دارد که با نسلهای جوانتر فارسیزبان هم ارتباط برقرار کند. شاید من اشتباه کنم. در هر حال دست مریزاد آقای تقوی و دیگرانی که بانی برگزاری این نشست شدند. امید که جلسات آن تداوم داشته باشد.
شرح عکس: سینا دهقانی نوازنده خوب تمبک که خود مقیم ساکرامنتوست در این نشست به مدد جمع و آقای تقوی آمد تا ریتم تصانیف را نیز در ذهنها بنشاند.