تازه‌های احساسات فرهنگی






آخرين اخبار و رويداد‌ها




دستاوردهای کنفرانس پاریس؛برندگان و بازندگان


Senses Cultural:
 شنبه گذشته، ۱۲ دسامبر و بعد از دو هفته بحث‌های فشرده و کارشناسی در کنفرانس تغییرات آب و هوایی پاریس، همه ۱۹۵ کشور حاضر دراین نشست بر یک نکته توافق کردند که همانا گازهای گلخانه‌ای را به اندازه‌ای پایین بیاورند که حجم آسیب‌های وارده به لایه‌ازون به وضعیت ماقبل خود بازگردد. هم اکنون متوسط دما در دنیا هنوز به یک درجه نرسیده است و حدود ۸۹ صدم درجه تا کنون گرم شده است، اگر چه در برخی از کشورها این میزان گرما بیشتر از میزان متوسط است.

از جمع بست دیدگاه‌های منتقدان و نیز موافقان این کنفرانس می‌توان به دو دسته ارزیابی رسید. منتقدان که عمده فعالان جدی و تاثیرگذار محیط زیست در فضاهای رسانه‌ای در این مجموعه تعریف می شوند، بر این باورند که این کنفرانس دو هفتگی به رغم موافقت تمامی کشورهای حاضر (۱۹۵ کشور) در آن برای جلوگیری از افزایش دمای بیش از دو درصد، نمی‌تواند تغییرات استراتژیک و راهبردی در مقایسه با کنفرانس قبلی داشته باشد. برخی ازاین منتقدان بر این باورندکه در همین وضعیت فعلی هم اگر دمای هوا بالا برود و گرمایش زمین به یک و نیم درصد برسد قطعا برخی کشورها به دلیل سطح پایینی که دارند از بین خواهند رفت که مصداق آن را کشور مالدیو می دانند که هم اینک مذاکراتی را با استرالیا آغاز کرده است برای اینکه اگر چنین بلیه ای حادث شد، کل کشور را به آنجا انتقال دهند.

آن چیزی که منتشر شده به گفته یکی از کارشناسان نامی این حوزه متنی حکیمانه بوده است که نتوانست انتظارات حامیان محیط زیست را برآورده کند.

علاوه بر کارشناسان محیط زیست ایرانی که چنین باورهایی دارند، برخی از شاخص ترین کارشناسان و فعالان محیط زیست در سطح و تراز دنیا نیز چنین می‌اندیشند که از جمله آنها جیمز هنسن است که از او به عنوان پدر تغییرات آب و هوایی یاد می‌شود. او در مطلبی که روزنامه گاردین به نقل  از او آورده است، توضیح می‌دهد که اینها همه وعده و وعید است  و از عمل در کار و کردار سران کشورها، به خصوص پنج کشور بزرگ خبری نیست.

در مقابل اما موافقان معتقدند همین که کشورها به اجماع رسیدند بسیار گام مهمی است و ضمن آنکه تاکید می‌کنند تهیه ساز وکاری برای آزمودن کارها و قول  قرارهایی که کشورها تعهد دادند از جمله مهمترین نکات این کنفرانس بود. به واقع دست‌آندرکاران این کنفرانس سعی کردند تنها به جنبه‌‌های اخلاقی و غیر‌الزام آور این کنفرانس توجه نکنند و از سوی دیگر به سمتی نروند که توفعاتی غیرواقعی و افراطی بر آن فضا سایه اندازد.

نگاهی به وضعیت ایران هم نشان می‌دهد که اوضاع کشور ما چندان خوشایند نیست. به خصوص که این روزها قیمت نفت به سی دلار رسیده است و این فشار بزرگی بر کشور وارد می‌کندو اقتصاد و معیشت را به سطح خطرناک و بحرانی سوق خواهد داد.

در ایران البته این تغییرات تاثیراتش را نهاده و حتی میزان بارش را از ۲۵۰ میلیمتر به زیر ۱۹۰ میلی‌متر رسیده است. ایران اگر چه سهمی جدی در اقتصاد جهانی ندارد اما برابر برخی گزارش‌ها در رده دهم و یا سیزدهم آلاینده قرار دارد اما به توجه به شرایطی که ذکر شد،جهان کم کربن نمی‌تواند دغدغه ما در ایران باشد چرا که نه با شرایط اقتصادی ما همخوانی دارد و نه اینکه شرایط دولت اقتضآء می کند که چنین کاری انجام گیرد. مسئله اصلی ما در ایران همانا خشک‌سالی ومدیریت بحران آب است که امیداریم با برنامه‌ریزی درست به جاهای خوب برسد.

در هر حال متن زیر که از سوی دکتر ناصر کرمی، اقلیم‌شناس و از فعالان شاخص محیط زیست و استاد دانشگاه برگن نروژ ارایه شده است تصویری از زاویه یک منتقد سرسخت و سختگیر این کنفرانس است که در نوع خود جالب توجه و قابل اعتناست.

برندگان و بازندگان پاریسNaser karami

ارزیابی‌ها در باره توافقنامه پاریس طیف گسترده‌ای از خوش‌بینی، امید و هیجان تا تردید و حتی ناامیدی را در بر می‌گیرد. نحوه اعلام توافق نهایی، اشک‌های فابیوس در نطق پایانی، هیجان جوان سالانه مقامات و چند دقیقه کف زدن مداوم پس از انتشار خبر توافق البته باعث شد که هم اکنون فضای رسانه‌های عمومی در باره این رخداد مهم بسیار خوش‌بینانه باشد.

به واقع می‌توان گفت آنها که موضوع تغییر اقلیم را عمدتاً از طریق رسانه‌ها و اخبار مرتبط با کنفرانس پاریس پیگیری کرده‌اند اکنون بسیار خوش‌بین و امیدوار به آینده تحولات اقلیمی جهان نگاه می‌کنند. اما برای کارشناسان مرتبط و طرفداران محیط زیست که از قبل پیگیر اخبار و تحولات این حوزه بوده‌اند توافق پاریس، اگر چه به صورت نسبی رضایت‌بخش است، اما آنقدر هم که رسانه‌ها نشان می‌دهند هیجان انگیز و امیدوارکننده نیست.

توافق پاریس در کجا امیدبخش است و در کجا ناامیدی برمی‌انگیزد؟ برندگان و بازندگان واقعی این توافق چه کسانی هستند؟

امیدبخش‌ها

واقعیت این است که نسبت به ظرفیت کنونی نظام سیاسی و اقتصادی جهان برای تن دادن به مقتضیات یک جهان کم کربن توافق پاریس سندی مدرن و رو به جلو است. در نهایت هر برنامه‌ای برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای به معنای ایجاد محدودیت‌های اقتصادی (عمدتاً حوزه شمال) و کاهش روند رشد (عمدتاً حوزه جنوب) و تغییر الگوی مصرف و دگرگونی سبک زندگی (سراسر جهان) خواهد بود و نمی‌توان توقع داشت همه شاخص‌ها و کمیت‌های مطلوب در این باره صرفاً در قالب یک توافقنامه حاصل شود.

 

حتی در نگاهی خوش‌بینانه می‌توان گفت توافق پاریس چارچوبی سخت‌گیرانه‌تر از میانگین تحمل تغییر در جهان کنونی را ترسیم می‌کند. از این سخت‌گیرانه تر و از این جدی‌تر، البته مطلوب‌تر است اما احتمالاً کمتر قابلیت اجرا خواهد داشت و توافقنامه پاریس در چارچوبی تنظیم شده که بیشترین قابلیت اجرا را داشته باشد.

ناامیدکننده‌ها

به واقع توافق پاریس از برنامه عمل پانل بین دولتی تغییر اقلیم (IPCC) و به ویژه گزارش سال ۲۰۱۴ این نهاد چیزی اضافه‌تر ندارد. آن برنامه جامع و دقیق تعیین می‌کند که سهم هر کشور برای کاهش گازهای گلخانه‌ای چقدر است.


علاوه بر این مشخص می‌کند برای دستیابی به هر مقدار از اهداف کاهش گرمایش جهان (سناریوهای مهار از ۱.۵ تا حتی ۵ درجهسانتی‌گراد)هر کدام از منابع انتشار گازهای گلخانه‌ای به چه صورت باید در قالب یک برنامه زمان‌بندی محدود شوند.

سه ماه پیش از کنفرانس پاریس ۱۵۰ کشور هدف (آنها که ۹۹ درصد گازهای گلخانه‌ای را تولید می‌کنند) هر کدام برنامه ملی خود را در این باره اعلام کرده و اتفاقاً این برنامه‌ها با استقبال بسیار کارشناسان و ناظران بین‌المللی روبرو شد.

پس در پاریس قرار بود چه کاری انجام شود؟ قرار بود آن برنامه از یک پشتوانه قوی سیاسی و اجتماعی برخوردار شده و از نظر حقوقی لازم‌الاجرا شود. که البته لازم‌الاجرا نشد.

قرار اولیه هم در آغاز کنفرانس دستیابی به یک پروتکل حقوقی بود. اما روند مذاکرات نشان داد چنین ظرفیتی وجود ندارد و اصرار بر تدوین یک سند تماماً حقوقی عملاً کنفرانس پاریس را یا همچون کپنهاگ به شکست می‌کشاند یا همچون کیوتو در نهایت حتی ده درصد کشورها هم به تعهدات خود عمل نمی‌کردند.

به همین خاطر در نهایت به جای یک سند حقوقی لازم‌الاجرا دستاورد پاریس یک توافقنامه سرشار از سخنان حکیمانه و دلچسب اما عمدتاً فاقد پشتوانه اجرایی است. وقتی که تعهدی برای الزام و اجرا وجود ندارد، البته که برای دل‌مشغولان واقعی مسئله تغییر اقلیم نکات نگران‌کننده پر رنگ‌تر می‌شود.

برندگان پاریس

 

کشورهای غربی خوشحال‌ترند. آنها جهان را به ضرورت مهار گرمایش جهان ترغیب کردند اما عملاً خود را ملزم به پرداخت هزینه‌های آن نکردند. از دیدگاهی البته رادیکال می‌توان گفت نظام سرمایه‌داری در پاریس مثل یک ماهی زرنگ از دست محیطزیستی‌ها لیز خورد و فرار کرد و باز هم این فرصت را پیدا کرد تا در دریای نفت، بی‌مهابا به پیش بتازد.

سیاستمداران غربی خیلی شیک و مجلسی ژست دلمشغولی برای گرمایش جهانی را گرفتند و به طور نسبی موفق شدند نگرانی از تداوم این گرمایش را، از نفت‌سوزی تنیده در سرمایه‌داری جهانی و غلبه شرکت‌های بزرگ چند ملیتی، به رشد (لابد غیر مسئولانه) چین و هند برگردانند.

بازندگان پاریس

با ۲ درجه افزایش متوسط گرمایش جهانی هم امکان هفتاد سانتی متر افزایش سطح آب اقیانوس‌ها وجود دارد و این یعنی خطر بزرگ برای افزون بر هفتاد کشور اقیانوسی و جزیره‌ای.

البته نشانه‌ها می گویند نه ۱.۵ درجه که اخلاقاً در توافقنامه پاریس درخواست شده نه ۲ درجه که هدف مصرح این توافقنامه است، عملاً امکان تحقق ندارند و همچنانکه در گزارش IPCC تاکید شده به فرض اجرای همه توافقات کارشناسی، ۲.۷ درجه سانتی‌گراد افزایش دما اجتناب ناپذیر خواهد بود.

فقط یک سند حقوقی با الزامات اجرایی آهنین می‌توانست گرمایش را زیر این مقدار نگه دارد که البته توافقنامه پاریس چنین سندی نیست. برای مثال ما می‌دانیم که تا کمتر از چند دهه دیگر به طور قطع بخش عمده کشور مالدیو غرق خواهد شد.

بازندگان دیگر، کشورهای حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا هستند که همچنان شاهد تداوم خشکیدگی خواهند بود؛ یعنی خشک‌تر و گرم‌تر شدن بعضاً با روندهایی دو برابر متوسط جهانی. توافقنامه پاریس مانع نخواهد شد که آنها به اقلیم پیش از دهه هفتاد میلادی برگردند.

متأسفانه ایران نیز در زمره کشورهایی قرار دارد که بسیار از این نظر آسیب خواهد دید. جالب اینکه اتفاقاً ایرانیان کمترین توجه را به خداد پاریس داشتند. نه فقط دولت ایران، بلکه حتی رسانه‌ها و قشر نخبه ایران هم (بر اساس آنچه که در رسانه‌های اجتماعی قابل رصد است) کمترین توجه را به این رخداد تاریخ‌ساز داشتند.

گفته می‌شود سواد مدرن فقط به معنای دسترسی به ابزار مدرن نیست بلکه توجه به مسائل جهان مدرن هم هست و البته کم توجهی به مهم‌ترین و رسانه‌ای‌ترین مسئله جهان مدرن (دست کم در این هفته‌ها) نشان می‌دهد که مشکل فقط این نیست که ما بیشتر از بقیه گرم و خشک می‌شویم، مشکل این است که ظاهراً ما کمتر از بقیه ظرفیت و آمادگی سازگاری با این وضعیت ناگزیر را داریم.

به هر حال اگر توافقنامه پاریس سخت‌گیرانه‌تر و الزام‌آورتر بود ایران بسیار بیشتر سود می‌برد. اگر چه کم‌رمقی توافق مذکور بازار نفت را برای ما همچنان قدری (فقط قدری) پر رونق نگه می‌دارد، اما کمکی به از دست رفتن منابع آبی و خاکی ایران نمی‌کند.

منبع:بی‌بی سی

تاريخ: ۱۳۹۴/۰۹/۲۵
كليد‌واژه‌ها: کنفرانس تغییرات آب و هوایی پاریس ۲۰۱۱۵ | ناصر کرمی
Facebooktwitterredditpinterestlinkedinmail


نظر شما:
نام و نام‌خانوادگی:* رايانامه:* تارنما: