تازه‌های احساسات فرهنگی






آخرين اخبار و رويداد‌ها




عکس‌هایم ساده‌اند؛گفت وگو با گلناز شهمیرزادی عکاس ایرانی مقیم سانفرانسیسکو

Golnaz shahmirzadiSensesCultural:بخشی از تلاش‌های سایت فارسی SensesCultural معرفی هنرمندان و به خصوص عکاسان زنی است که در منطقه کالیفرنیا و در مرحله بعد در کشور آمریکا به فعالیت مشغولند.  شاید در آینده نزدیک هم پروژه معرفی و فروش عکس‌های عکاسان ایرانی را در همین سایت و به کمک چند عکاس پای کار معرفی و راه‌اندازی کردیم.معرفی آنها می‌تواند ضمن آنکه گوشه‌ای از تلاش‌های زنان ایرانی را در حوزه‌های فرهنگی و هنری نشان دهد، از سوی دیگر فضایی را فراهم می‌آورد تا دیگر ایرانیانی که در این منطقه زیست و زندگی می‌کنند با تخصص‌ها و هنر این افراد بیشتر آشنا شوند و در نهایت ارتباطات کاری و حرفه‌ای خود را گسترش دهند.

خانم گلناز شهمیرزادی از جمله عکاسانی است که چند سالی است در منطقه بای‌اریا و سانفرانسیسکو به کار عکاسی حرفه‌ای سرگرم است. او بعد از اتمام تحصیلات دوره کارشناسی در رشته گرافیگ در تهران، به آمریکا مهاجرت کرد و ابتدا در چند آتلیه عکاسی مشغول به کار شد و در نهایت از دانشگاه آکادمی هنر در سانفرانسیسکو فوق لیسانس عکاسی گرفت و اکنون هم به صورت آزاد  و هم با چند کمپانی تبلیغاتی کار عکاسی می‌کند. با او درباره خودش و فعالیت‌هایی که دارد گفت وگویی انجام داده‌ایم  که از نظر شما گرامیان می‌گذرد.

از دوران کودکی خود بگویید؟
دوران کودکی من  با جنگ ایران و عراق همزمان بود. محیط مدرسه خشک و سرد و اگر بخواهم از زاویه دوربین به آن دوران نگاه  کنم، می‌توانم دوران کودکیم را به دو دوره سیاه و سفید و رنگی‌ تقسیم کنم.  روزهای اول انقلاب تا پایان جنگ را می‌توان دوره سیاه و سفید کودکی نام بهنم و از سن ۱۰ سالگی که جنگ تمام شد را به دوران رنگی کودکی‌ام تقسیم کنم.

چه اتفاقی افتاد که این دوره را رنگی نام می‌نهید؟
کلاس چهارم دبستان بودم  و معلمی داشتم که موسیقی‌دان و نقاش بود . او مرا با دنیای هنر آشنا کرد؛ به من نقاشی‌، طراحی و موسیقی‌ آموخت و اینگونه بود که  من با دنیای هنر آشنا شدم  و تصمیم گرفتم در سن ۱۴ سالگی به جای رفتن به دبیرستان به هنرستان بروم. در امتحان ورودی مدرسه آزادگان شرکت کردم و در رشتهٔ گرافیک پذیرفته شدم. عکاسی یکی‌ از بهترین و مفرحترین کلاسهایی بود که من به یاد دارم  بخصوص زمانی‌ که در تاریک خانه سپری می‌کردم می‌توانم بگویم بهترین لحظات دوران نوجوانی من بود. کار در تاریکخانه من را مجذوب رشته عکاسی کرد.

Screen Shot 2016-02-05 at 2.24.45 PM

با اینکه به گفته خودتان خیلی به عکاسی علاقه‌مند بودید و این رشته شما را مجذوب خود کرده بود، اما در دانشگاه رشته دیگری را انتخاب کردید؟
پس از دوران هنرستان خیلی‌ علاقمند بودم که برای تحصیل در دوران لیسانس رشتهٔ عکاسی رو انتخاب کنم اما به دلألیلی مجبور شدم که دوباره به ادامهٔ رشتهٔ گرافیک بپردازم و در دانشگاه علم و فرهنگ در تهران لیسانس گرافیک گرفتم،

چه زمانی به آمریکا آمدید؟
درست بعد از اتمام تحصیلم در ایران، به آمریکا مهاجرت کردم و ابتدا در چند آتلیه عکاسی مشغول به کار شدم و در نهایت از دانشگاه آکادمی هنر در سانفرانسیسکو فوق لیسانس در رشتهٔ عکاسی را گرفتم.

 به نظر می‌رسد در برخی از کارهایی که از شما این سو و آن سو منتشر شده‌اند، نگاه‌های اجتماعی پررنگ‌تر است و می‌توان گفت که به دنبال تصویرکردن این زاویه از نگاهتان بر دوربین هستید؟ آیا این جنبه را آگاهانه انتخاب کردید؟
بله یک جنبه‌ کاملا آگاهانه در پروژه‌های من وجود دارد. بسیاری از آنها تفسیری اجتمایی‌ در امور جاری را  را در بر دارد و وابسته به نوع زندگی‌ مردم است. سعی کردم این نگاه به موضوع را از طریق خلق سبک‌های زیبا در هنر عکاسی به تصویر بکشم.

مکان عکاسی عمدتا در آمریکاست؟
 بله. در هر حال بخشی از تجربه‌ها و بخشی مهمتر از دانش من در عکاسی در این کشور و به خصوص منطقه کالیفرنیا شکل گرفته‌است.

فکر می‌کنید سادگی در نگاه یک عکاس چه تاثیری روی مخاطب و بیننده دارد؟
هر سری از کارهایم بیان مختصری است از مشکلات جامعه. من سعی‌ می‌کنم در عکس‌هایم آثاری ساده را به تصویر بکشم که بیننده در نگاه اول، متوجه پیام عکس بشود.
برای مثال در سری عکس‌های زیبایی‌ ممنوع، پیامم این بود که حجاب اجباری به منظور تفاوت جنسیتی بوجود آماده تا زیبایی‌ زنان پنهان بماند که این فاکتور مهمی‌ است در حقوق و آزادی زنان.

Screen Shot 2016-02-05 at 2.26.56 PM

در سری عکس‌های گوسفند به تصویر کشیدن مردم چه زن و چه مرد به شکل گله ایست که توسط سردمداران مد و سیاست و بدون نظرخواهی‌ و یا احترام به آنان برایشان تصمیم گرفته می‌شود. و آنان بدون آگاهی‌ دنبال روی نظر آنان می‌شوند.

از نگاه یک عکاس شهر سانفرانسیسکو را چگونه دیدید؟
سانفرانسیسکو یکی‌ از بهترین شهرهایی هست که من در آمریکا دیدم. هر چند بسیار کوچک‌تر از تهران است اما هنوز هیجان و ترافیک این شهر من را به یاد تهران می‌اندازد.این ویژگی باعث می‌شود که کمتر دلتنگ تهران شوم.

علاوه بر عکاسی شخصی آیا در حوزه عکاسی تجاری و تبلیغاتی‌ هم فعالیت می‌کنید؟
 بله. با عکاسی هنری و دلی که امورات نمی‌گذرد. باید کار کرد و من هم در اینجا در یک شرکت لباس به نام   Millmercantile / Unionmade

به عنوان عکاس تمام وقت نزدیک به ۴ سال است که مشغول به کارم، کار بسیار پرهیجانی‌است. هر روز با طراحان لباس از سراسر دنیا آشنا می‌شوم و از تولیداتی که در این شرکت به فروش می‌رسد عکاسی می‌کنم. بعضی‌ مواقع فقط از تولیدات و گاهی از مدل‌ها عکاسی می‌کنم. کار بسیار طاقت فرسایی است اما من بسیار لذت می‌برم به خصوص که این کار من را به طرف عکاسی تبلیغاتی می‌کشاند.

بخشی دیگر از فعالیت‌های من عکاسی از مراسم عروسی‌ است. متقاضی برای عکاسی مراسم عروسی‌ بسیار زیاد است و می‌تواند کمک مالی خوبی‌ باشد اما این کار محرک اصلی من نیست. و همانطور که در سوال قبلی‌ جواب دادم حرفه من عکاسی است و به صورت تمام وقت در شرکت  Millmercantile / Unionmade کار  می‌کنم و به صورت پاره وقت freelance و از این طریق زندگی‌ می‌گذرانم.

نظرتان درباره عکاسانی که در ایران کار می‌کنند، به خصوص عکاسان زن ایرانی و همنسلان خودتان چیست؟
 ایران هنرمندان و عکاسان شگفت انگیزی دارد اما قوانین موجود در کشور عرصهٔ هنر را محدود می‌کند. آزادی بیان هنر به آن معنی‌ که در جوامع غرب است در ایران وجود ندارد.و این مطلب باعث شده تا هنر در ایران به اوج خلاقیت برسد و هنر و هنرمندنش را به چالش بکشد و همین خود اسباب ایجاد کارهای خلاقه‌ای شده است که آدمی را جلب و جذب می‌کند.

Golnas shahsavari

شما از جمله افرادی بودید که از «نمایشگاه عکس زنان خاورمیانه، قدرت پایدار» در دانشگاه سانفرانسیسکو دیدن کردید؟  و عکسی هم از شما نقش‌بند یکی از روزنامه‌های سانفرانسیسکو شد.می‌خواستم خیلی کوتاه نظرتان را درباره این نمایشگاه بگویید؟
من واقعا کارهای ارایه شده در نمایشگاه را دوست داشتم. دیدن کار زنان هنرمند خاورمیانه من را بسیار تحت تاثیر قرار داد. بخصوص که در این دوران بحرانی در خاورمیانه بانوان این کشورها جرات کردند تا صدایی برای زنان داخل کشورشان باشند و از این جهت کاملا نمایشگاه تاثیرگذاری بود و نشان می‌داد که برگزار کنندگان با یک هدف مشخص این نمایشگاه را برگزار کرده‌اند.امیدوارم که این نمایشگاه استمرار داشته باشد و شاهد گسترش و اضافه شدن عکاسان دیگر زن به این مجموعه باشیم و همچنین در دیگر مکان‌های نمایشگاهی و یا گالری‌های دیگر به تماشا نهاده شود.
خودتان هم در زمینه‌های مشابه با کارهای نمایشگاه عکاسی کرده بودید؟
فکر می‌کنم سری کارهای «زیبایی‌ ممنوع» به این نمایشگاه مربوط باشد، من این سری عکس‌ها را برای بانوان افغان انجام داده بودم. و هدفم به عنوان عکاس زن ایرانی‌ پشتیبانی‌ از  زنان افغان بود که آن را در یکی از سایت‌های عکاسی به زبان انگلیسی منتشر کردم.

از کارهای آینده خودتان بگویید؟
من ۲ پروژه در دست اقدام دارم اما در حال حاضر نمی‌توانم آنها را با شما در میان بگذارم. به زودی آنها را  در وبسایتم به نمایش خواهم گذشت.

تاريخ: ۱۳۹۴/۱۱/۲۵
كليد‌واژه‌ها: عکاسان زن ایران | گلناز شهمیرزادی
Facebooktwitterredditpinterestlinkedinmail


نظر شما:
نام و نام‌خانوادگی:* رايانامه:* تارنما: