Senses Cultural: این روزها با صد سالگی بانو مه لقا ملاح همزمان شده است که از او به عنوان مادر محیط زیست ایران یاد میشود. متن زیر توضیحاتی است تقریبا کامل درباره این بانوی خلاق و ایدهپرداز که در زمینه حفظ و ترویج استفاده درست از محیط زیست عمری را تلاش کرده و نام مادر محیط زیست را بر خود گرفته است.
میگویند در آستانه صد سالگی هنوز بر ویلچر مینشیند و درخت میکارد. مَهلَقا مَلّاح در این سن و سال نیز چنین دلنگران فرزندش زمین است و شاید از این همین روست که لقب مادر محیط زیست ایران را به او دادهاند. کهن سالترین مدافع حریم طبیعت، سالهای بیشمار پشت سرگذاشته را در مبارزه با آلودگی محیط زیست و ترویج فرهنگ مدارا با این ودیعه ارزشمند سپری کرده است. روشی مثال زدنی که سبب ساز نوعی الگو در میان فعالان محیط زیست و حامیان طبیعت شده است. در سالیانی که بلایای طبیعی دامن گیر خاک وطنش شده است وی آنی از حرکت نایستاد و همواره یک پای ثابت سمینارها و نشست ها بوده است. اولین زنی که فعالیت های مردمنهاد زیست محیطی را تجسم بخشید به خوبی دریافت که برای جلوگیری از تخریب بیشتر باید به میدان رفت و نمیتوان شاهد خشک شدن دریاچهها و نابودی تالابها و جنگلها شد. بانوی محیط زیست ایران به درستی از ابتدا به آموزش کودکان همت گماشت زیرا که معتقد است که تنها نسل آینده است که به اهمیت منابع طبیعی پی خواهد برد و برای همین باید در حفظ آن کوشا باشند. چنین نسلی در آینده به اهمیت افعال صرف شده بانو فلاح پی خواهد برد و قدردان وی خواهد بود.
بانویی برای تمام فصول
مهلقا ملاح در سال ۱۲۹۶ شمسی در حرکت و سفر به دنیا آمد. هنگامی که خانوادهاش با کاروان برای زیارت به مشهد میرفتند در کاروانسرایی در میان راه بهدنیا آمد. خانواده وی از نامآوران زمانه خود بودند. «خدیجه خانم» معروف به «ملاباجی»، جد مادری وی، از ندیمههای «شکوه السلطنه»، یکی از زنان ناصرالدین شاه بود. خدیجه خانم زنی با سواد بود که در دربار شاهان در آن دوره انگشت شمار بود. او وظیفه سوادآموزی به کودکان دربار ناصری را به عهده داشت. «بیبی خانم استرآبادی»، مادر بزرگ او دغدغه دفاع از زنان را داشت و کتاب «معایب الرجال» را در سال ۱۲۷۴ شمسی نوشت که در زمان خود کاری جسورانه بود. مهلقا تا کلاس دهم را در مشهد و قوچان درس خواند. دیپلم را در تهــران گرفت و زبان انگلیسی و فرانسه را آموخت. در سن ۱۷ سالگی با «حسین ابوالحسنی» کارمند وزارت آموزش و پرورش ازدواج کرد. در تمام دورانی که ملاح به فعالیتهای زیستمحیطی مشغول بود، همسرش نیز در کنار وی به یاری و دلگرمی او می پرداخت و مقالاتی در این زمینه در مجلات مینوشت.
مهلقا ملاح در رشته فلسفه و علوم تربیتى لیسانس گرفت و در سال۱۳۴۲ بورس دکترای دانشگاه سوربن را دریافت کرد اما داشتن چهار فرزند چند سالی او را مردد نگه داشت تا این که با تشویق همسر و مادرش در سال ۱۳۴۵ عاقبت برای ادامه تحصیل راهی فرانسه شد. در فرانسه دوره کتابداری را در کتابخانه ملی آن کشور گذراند و پس از گرفتن مدرک دکترای علوم اجتماعی در سال ۱۳۴۷ به ایران بازگشت. در بازگشت تا اوایل سال ۱۳۵۵ او را کتابدار می شناسیم. کارمند رسمی کتابخانه دانشگاه تهران. این گشایشی بود بر شروع آنچه که بانو ملاح بدان مفتخر است. او که سخت دوستدار طبیعت بود در میان کتابهایی که برای کتابخانه می رسید جهت طبقه بندی شان مجبور به مطالعه کتاب هایی شد که در زمینه آلودگی های زیست محیطی بودند. اغلب این کتاب ها به زبان انگلیسی بودند و وی دست به ترجمه آنان زد و تاثیری که بر وی گذاشت چنان عمیق بود که تصمیم گرفت وارد میدان عمل شود. از این رو با همکاری آقای “تقی ابتکار” به تحقیق و بررسی پیرامون آلودگی هوا به وسیله کارخانه ها و خودروها و سوزاندن بی رویه بنزین پرداختند و در سال ۱۳۵۲ یک موسسه محیط زیستی تأسیس کردند که در نهایت به “دانشکده محیط زیست” فعلی تبدیل شد.
از این تاریخ به بعد وی در جلسات و نشست های محیط زیستی شرکت می جست چنانچه پس از بازنشستگی در سال ۱۳۵۶ تمایل خود را برای تحقیق و بررسی درباره موضوع آلودگی هوای شهر تهران اعلام کرد. نتیجه اولین اقدامات وی که بر اثر اصرار و ممارست فراوان حاصل گشت انتقال کارخانه سیمان تهران از داخل شهر به آبیک قزوین و گازسوز کردن کارخانههای آجرپزی بود.
وی در این مورد به روزنامه شرق میگوید:” در حوزه جغرافیایی هم کارهایی کردم تا به این نتیجه رسیدم که تهران در یک چاله قرار گرفته است. از آن طرف در اطراف تهران دو رودخانه بزرگ جاجرود و کرج وجود دارد که آبش را به این چاله کشاندهاند. در خود چاله تهران ٣٠٠ قنات وجود داشت. اینها همه مشخصات شهر تهران است. بر همین اساس هم هست که باید دلیل آلودگی شهر تهران را پیدا کرد. در واقع در این چاله در قسمت شمالی و جنوبی آن کوه قرار دارد. تنها یک راه میماند که از طرف غرب باد شهریار بیاید. اما متاسفانه تمامی کارخانههای آلوده کننده هوای تهران در همین قسمت قرار دارند. از آن طرف کسانی هم که این کارخانهها را به ایران فروختهاند، کارخانههای مستعمل و آلودهکننده هوا را به ایران فروختهاند؛ در نتیجه بادی که از شهریار میآید نمیتواند آلودگیها را از تهران خارج کند و در نتیجه سیکل گردشی این آلودگی در تهران تثبیت شده است. از آن طرف با اقدامات نادرستی همچون تخریب تمامی باغهای شمیرانات و ساخت برج این امر تشدید هم شده است. اینها مسایلی بود که ما همان زمان به آنها رسیده بودیم. در واقع در آن سالها من هم به صورت تئوریک و هم به صورت تجربی، در محیطزیست ورود پیدا کرده بودم و این موضوع دغدغه اصلیام شده بود”.
آغاز حرکت
زمان بازنشستگی بود که اولین جرقه ایجاد جمعیتی برای دفاع از محیط زیست به ذهن بانو ملاح خطور کرد. وی جهت به دست آوردن تجارب و دستآوردهای زیست محیطی کشورهای دیگر با برخی سفارتخانهها در تهران تماس گرفت. سفارتخانه ها به وی جواب مثبت دادند و با نهادهای غیردولتی که در زمینه محیط زیست فعالیت می کردند آشنا شد اما تحقق چنین فضایی با بروز انقلاب و سپس جنگ ایران و عراق سالها به تعویق افتاد. سرانجام در سال ۱۳۷۲ با پشتکار و پیگیری مهلقا ملاح و همسرش، اولین تشکل زیست محیطی زنان در ایران با نام «جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست» آغاز به کار کرد. در این زمان هر دوی آنها بالای هفتاد سال سن داشتند. بر بالای اولین اعلامیه های ایشان که جهت معرفی این جمعیت بود؛ چنین آمده است: «سیاره خاکی ما، زمین، این اسطوره حرکت و پویایی برای سلامت و بقای خود نیازمند حمایت دستهای توانگر ماست. بیایید برای زمینی سبز و آسمانی آبی همپیمان شویم».
هدف از تأسیس این تشکل چنانچه در بیانیهاش آمده «فعالیتهای آموزشی و پژوهشی به منظور توانمندسازی تمامی اقشار و جوامع محلی» ذکر شده و فعالیتش را بر « اصل آموزش محیط زیست و مشارکت مردمی» تعیین کرده است.
این تشکل، آموزش عمومی را زمانی ارزشمند میداند که «دانش کسب شده توسط فراگیرندگان در زندگی روزمره نیز مورد استفاده قرار گیرد و بتواند منجر به رفتاری شود که حفظ محیط زیست و توجه به میراثهای نهفته طبیعت، حاصل آن باشد».
گرچه عضویت در این جمعیت منحصر به زنان نیست اما بینش خاص تشکل، توجه به زنان به عنوان محور فعالیتهای محیط زیستی است.
«جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست» در حال حاضر ۱۴ شعبه در کل کشور دارد و یکی از فعالترین سازمانهای غیردولتی زیست محیطی در ایران است. در این تشکل، کمیتههای مختلفی وجود دارد که از مهمترین آنها چنانچه ذکر شد کمیته آموزش است. که از اهداف بزرگ جمعیت است و همانطور که بانو ملاح بارها گفته است ارتقا فرهنگ و آگاهیهای زیست محیطی در دورههای مختلف آموزش و پرورش در مدارس ایران باید همه گیر شود.
دسترنج بانوی طبیعت
“هنوز خوب به یاد دارم روزی را که رفتم با شن کش جوی را پاک کنم که یک ماشین آخرین مدل آمد و راننده زبالهاش را از داخل ماشین پرت کرد داخل جوی و فریاد زد که خانم سوپور اینم بردار. با این رفتارها زیاد روبهرو شدیم. من حتی با برخی از دوستان تحصیلکرده و خانوادهام هم تا مدتها این مشکل را داشتم. وقتی کنار رودخانهای برای تفریح میرفتیم کیسه زباله را داخل آب میانداختند تا با من شوخی کنند. من هم میدویدم آن را از آب میگرفتم. یا از اتومبیل زباله پرت میکردند به خیابان و من با اصرار میخواستم که توقف کنند بعد پیاده میشدم و زبالهها را جمع میکردم. این مشکلات هنوز هم تاحدی در جامعه هست”.
این بخش از درد و دل بانو ملاح است. کسی که هیچ گاه اجازه نداد یاس و نومیدی به اندیشه اش راه یابد و با صلابت به راه خود ادامه داد. چنین سبکی سبب شد تا در زمان زیستن خود در این دنیا شاهد دسترنج فعالیت هایش باشد. وی سالها پیش آنچه را که امروزه روز همه از رسانه ها می شنود گفته بود چرا که به وضوح می دید زمین زیرپایش در حال نابودی است و این خاک صد البته که بعد از او پذیرای میلیاردها انسان دیگر خواهد بود پس می بایست ذخیره کرد. دفاع کرد و جانانه هم دفاع کرد تا بماند چیزی از همین که باقی مانده است. پس به درستی از آموزش آغاز کرد. در مجله ی فریاد زمین حرف هایش را نوشت. گفت که مردم باید یاد بگیرند فریادهای طبیعت را بشنوند زیرا این فریادها نقشی اساسی در زندگی مردم دارد: «تغییر آب و هوا، آب شدن یخها، نابودی منابع طبیعی، فقر و گرسنگی، جمعیت بیش از ظرفیت کره زمین و بیابانزایی، بزرگترین هشدار برای مردم است و برای انعکاس و ترویج این هشدار، آموزش جوانان اساسی است. آنها بر این باور بودند که ما به دلیل ناآگاهی و درک نادرست از محیط زیست، در نابودی آن خصمانه کوشیدهایم و محیط زیست خــود را چنـان آلــودهایم که گــاه نفس کشیدن در آن دشوار شده است.» از نکاتی که وی برای دفاع از طبیعت مورد توجه قرار داد، مسأله کشاورزی پایدار بود که در سال ۱۳۹۰ و در قالب کتابی در همین زمینه منتشر شد. چنین روندی برای وی آسان نبود. وی برای همراه کردن دیگران سالها کوشید تا ثابت کند که از چه حرف می زند. به گفته خودش ۱۰ سال زمان برد تا اطرافیان آنها متوجه اهمیت مسأله شوند و با وی همراه گردند. پس از این بود که اندک اندک نشست هایی در منزل مسکونی اش برگزار می کرد که از دل آن ها فعالین محیط زیستی ارزشمندی خارج شدند.
امروزه این جمعیت، آموزش ۲۵ هزار خانواده در نواحی مختلف تهران، تشویق به تفکیک زبالهها، دادن اطلاعات و آگاهی لازم در زمینه آب نوشیدنی سالم را در کارنامه دارد. همچنین طرح انجمن دوستان زمین در مدارس و تصویب گنجاندن درس محیط زیست در کتابهای درسی و آموزش حفظ محیط زیست به معلمان از دسترنج های بانو ملاح به شمار می رود. تصویب دو واحد درسی اختیاری «آشنایی با محیط زیست و مشکلات آن» برای دانشجویان؛ تصویب آموزش محیط زیست به کودکان در مهد کودکها؛ آموزش دادن به میانجیگران بهداشت (بانوان خانهدار) برای حفظ محیط زیست توسط درمانگاهها و اهدای دیپلم به آنان؛ آموزش مدیران تعاونیهای دولتی در روستاهای حاشیه کرج و شیروانکلا، برای حفظ محیط زیست از طریق تهیه کمپوست و پاکسازی روستاها؛ آموزش مدیران ارگانهای دولتی در زمینه محیط زیست در منطقه ۱۵ شهرداری تهران؛ حضور و شرکت در بیش از ۳۰۰ همایش، سمینار و کارگاه در ایران و دیگر کشورها؛ و انتشار فصلنامه خبری ـ کاربردی « فریاد زمین از دیگر اقدامات ارزشمند بانو ملاح می باشد.
تقدیر از محافظ خاک
در سال ۱۳۹۰، «کمیته بینالمللی نجات پاسارگاد» ، ملاح را به عنوان بهترین شخصیت سال در رشته محیط زیست و میراث طبیعی برگزید. در همین سال از وی به خاطر سرپرستی ترجمه و انتشار کتاب طراحی کشاورزی پایدار تقدیر می شود. «روزنامه شرق» در دی ماه سال ۱۳۹۱ ویژهنامهای مفصل به وی اختصاص می دهد. در اسفند ماه همین سال نیز «انجمن زنان پژوهشگر تاریخ»، بزرگداشتی را به تجلیل از مهلقا ملاح اختصاص می دهد. در این مراسم فخرالسادات محتشمیپور (فعال حقوق زنان و عضو انجمن زنان پژوهشگر تاریخ)، نزهت احمدی (نائب رئیس انجمن)، منصوره اتحادیه( نویسنده و استاد دانشگاه) و معصومه ابتکار (رییس سازمان حفاظت ازمحیط زیست) از او به پاس خدمات بیدریغش برای حفظ محیط زیست ایران قدردانی کردند. در سال۱۳۹۳ بزرگداشتی به مناسبت روز زن از سوی همسر حسن روحانی ریاست جمهور ایران در تالار حافظیه کاخ سعدآباد برگزار شد که از وی نیز قدردانی به عمل آمد. همچنین مستند کوتاهی درباره زنده گی وی توسط نگین کیانفر ساخته شده که عنوان پر مسمای «حوا و آدم» را برخود دارد.
مهلقا ملاح امروز همچنان در دفاع از محیط زیست و در عرصه حقوق زنان در گردهماییها و گفتوشنودها شرکت میکند. در این سن و سال هنوز پیمان اصلی خویش را از یاد نبرده. مقوله ی آموزش به کودکان. در بهمن ماه سال ۱۳۹۲ وی در پویشی به نام «ارتش هواداران کوچک» در برج میلاد تهران شرکت کرد که متشکل از کودکان بود تا در کنار کودکان از آینده زمین بگوید. چنین است که آینده سازان این خاک بعدها نام این بانوی ماندگار را به خاطر خواهند آورد و آرزوی تبدیل شدن به چون اویی را خواهند داشت.